كشور خويش را
در نظر مىگيرند، و مسلّماً اين خود خواهىها و تنگ نظرىها نتيجهاى جز تشديد
تضادّها و درگيرىها نخواهد داشت.
آيا اين جهات
ششگانه كه در بالا گفته شد در كسى جز ذات پاك خدا پيدا مىشود؟
كسى كه خالق
بشر است و از تمام اسرار وجود او آگاه است، كسى كه علم او گذشته و آينده را تا
ميلياردها سال در بر مىگيرد، و از ريشهها و اسرار هر چيز و بازتابها و نتايج هر
موضوع آگاه است. كسى كه خطا و لغزش و اشتباه در ذات پاكش راه ندارد، و بالاخره كسى
كه نياز به چيزى و كسى ندارد تا بخواهد منافع خويش را تأمين كند.
و از اينجا
نتيجه مىگيريم كه هر قانونى غير از قانون خدا ناقص و بىفرجام است، و هر حكمى غير
از حكم الهى غير قابل اعتماد و بىسرانجام است، و هنگامى كه درست دقت مىكنيم
مىبينيم، تمام بدبختى و مشكلات بشر از اينجا سرچشمه مىگيرد كه خودش مىخواهد با
آن علم محدود، با آنهمه انگيزههاى هوس آلود، براى خويش قانون بگذارد! و اين يكى
از دلايل عقلى لزوم بعثت انبياء است.
***
ب: هماهنگى تكوين و تشريع
مسأله لزوم
بعثت پيامبران را از طريق منطق و بيان ديگرى نيز مىتوان روشن ساخت، و آن اينكه،
يك نگاه به جهان آفرينش كافى است اين حقيقت را به ما بياموزد كه آفريدگار جهان
براى رساندن هر موجودى به كمال ممكن خود، هرگونه وسائل لازم را در اختيار او
گذارده، و در اين زمينه كوچكترين مضايقهاى نداشته است.
نه تنها
وسايل ضرورى را براى پيمودن اين راه به آنها داده، بلكه از كمكهايى كه