در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه چگونه مىتوان مضمون آيه فوق را با بعضى از
آيات قرآنى كه خطاب به پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله مىگويد: وَ مَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَ مَا
ارْسَلْنَا الَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ: «ما قبلًا چيزى از كتب آسمانى را به آنها ندادهايم كه آن را بخوانند و قبل
از تو هيچ پيامبرى براى آنها نفرستاديم» (سبا 44).
و در آيه 5 و 6 سوره يس آمده است: تَنْزِيلُ
الْعَزيزِ الرَّحيمِ* لِتُنْذِرَ قَوْمَاً مَا انْذِرَ ابَائُهُمْ فَهُمْ
غَافِلُوْنَ: «اين قرآنى است از سوى خداوند عزيز و رحيم- تا
انذار كنى قومى را كه پدرانشان انذار نشدهاند لذا غافلند». [1]
پاسخ
ظاهراً منظور از انذار كننده در اين آيات، پيامبران بزرگ الهى، مخصوصاً
پيامبران اولوالعزمى كه آوازه آنها در همه جا پيچيده مىباشد، وگرنه طبق دلايل
مختلفى كه از عقل و نقل داريم در هر زمانى حجت الهى براى مشتاقان و طالبان وجود
دارد، و اگر دوران ميان حضرت مسيح عليه السلام و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله
را دوران فترت شمردهاند به اين معنا نيست كه مطلقا حجت الهى وجود نداشته، بلكه
منظور فترت از نظر قيام پيامبران بزرگ و مشهور است.
لذا اميرمؤمنان على عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد: انَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله وَ لَيْسَ احَدٌ مِنَ
الْعَرَبِ يَقْرَءُ كِتَابَاً وَ لَايَدَّعي نُبُوَّةً: «خداوند هنگامى محمد صلى الله عليه و آله را مبعوث كرد كه احدى از عرب كتاب
آسمانى نمىخواند و ادعاى نبوّت نمىكرد». [2]
به هر حال از مجموع آنچه گفته شد به خوبى استفاده مىشود كه عدد پيامبران الهى
در طول تاريخ، بسيار زياد بوده، اما قرآن مجيد، رقم خاصّى براى آن تعيين نكرده
است.
[1]. بسيارى از مفسّران «ما» را در
جمله ما انذر آبائهم «نافيه» دانستهاند، جمله «فَهُمْ غَافِلُونَ» و آيه 3 سوره
سجده لِتُنْذِرَ قَوْمَاً ما اتاهُمْ مِنْ
نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ، دو گواه بر اين مدعى است، ولى بعضى ديگر «ما» را موصوله يا مصدريه مىدانند
هر دو احتمال ضعيف به نظر مىرسد، و آنچه بالا آمد براساس معناى اوّل است.