در سيزدهمين آيه مورد بحث مىخوانيم: مردم در آغاز، امت واحدهاى بودند (سپس
در ميان آنها اختلاف پيدا شد) خداوند پيامبران را برانگيخت تا بشارت دهند و انذار
كنند، و با آنها كتاب آسمانى به حق نازل نمود تا در ميان آن مردم در آنچه اختلاف
داشتند، داورى نمايند، (و به اختلافات و پراكندگىهاى پايان دهند) كَانَ النَّاسَ امَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ
النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ وَ انْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ
بِالْحَقِّ لِيَحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ
ولى با اين حال، باز گروهى به آتش اختلاف دامن زدند، و حتى درباره حقايقى كه
در كتب آسمانى نازل شده بود، اختلاف كردند، امّا «اختلاف نكردند مگر كسانى كه آن
را دريافت داشته بودند و نشانههاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر ستمگرى و
انحراف از حق»! وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ الَّا الَّذِينَ
اوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَائَتْهُمُ البَيِّنَاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ.
ى «خداوند، آنها را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه از حق در آن اختلاف
داشتند، به فرمان خود رهنمون شد» فَهَدَى
اللَّهُ الَّذينَ آمَنُؤا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِاذْنِهِ وَ
اللَّهُ يَهْدِى مَنْ يَشَاءُ الَى صِرَاطٍ مُسْتَقيمِ.
«و خداوند هركس را بخواهد به راه راست
هدايت مىكند» وَاللَّهُ يَهْدِى مَنْ يَشَاءُ الى
صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.
به اين ترتيب دو نوع اختلاف در ميان امتها به وجود آمد، اختلافى قبل از ظهور انبيا كه سرچشمه آن، آميخته
بودن علوم بشرى با انواع خطا و جهل و اشتباه در تشخيص حقايق بود، و پيامبران با
استمداد از محك وحى، حق را از باطل جدا ساختند و به اين اختلافات پايان دادند.
اختلافى كه بعد از ظهور نبوّت انبيا بود و سرچشمه آن بغى و ظلم و حسد و
هواپرستى بود كه گروهى را بر اين داشت تعليمات پيامبران را مطابق ميل و منافع خود
تفسير كنند، و حقايق را موافق هوا و هوس خويش تحريف نمايند، تنها مؤمنان راستين
بودند كه از اين اختلاف رهايى يافتند، زيرا اين گونه اختلافات، جز در سايه