اين را نيز مىدانيم كه تقوا شاخههاى زيادى دارد، تقواى در عمل، تقواى در
سخن، و تقواى در فكر و انديشه و نيت و تصميم، تقواى عملى نيز فروع متعددى دارد،
تقواى اخلاقى، تقواى اجتماعى، و تقواى سياسى، و به عبارت كوتاه تقوا داراى مفهوم
وسيعى است كه نقطه مقابل تمام بىبند و بارىها در هر زمينه مىباشد و لذا در
تفسير قرطبى از بعضى دانشمندان عارف و آگاه نقل شده كه اين آيه محور تمام آيات
قرآن است، زيرا همه بر اين محور دور مىزنند. [1]
7- دعوت به عدالت اجتماعى يكى ديگر از اين اصول اساسى است كه در هفتمين آيه با صراحت از آن ياد كرده،
مىفرمايد: «ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها كتاب آسمانى و
ميزان شناخت حق و باطل و قوانين عادله نازل نموديم تا مردم قيام به قسط و عدل
كنند» لَقَدْ ارْسَلْنَا رُسُلَنَا
بِالْبَيِّنَاتِ وَ انْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ
النَّاسُ بِالْقِسْطِ
چرا چنين نباشد در حالى كه بدون اقامه قسط و عدالت اجتماعى هرگز جامعه بشرى به
اهداف نهايى خود يعنى تكامل معنوى نخواهند رسيد.
قابل ذكر است كه مىگويد: هدف از ارسال رسل و بينات و كتاب و ميزان اين بوده
كه مردم شخصاً مجرى قسط و عدل باشند و به آن قيام كنند نه اينكه به صورت يك امر
تحميلى آنها را مجبور به آن سازند، آرى تا جامعه بشرى به مرحله خود جوشى در امر
اقامه قسط و اجراى عدالت نرسد اين هدف تأمين نشده است.
در اينكه منظور از بينات و كتاب و ميزان چيست؟ مفسّران بحثهاى فراوانى دارند، آنچه صحيحتر به نظر
مىرسد اين است كه بينات معناى وسيعى دارد كه معجزات و هرگونه دليل عقلى را كه براى
اثبات نبوت است شامل مىشود، و كتاب اشاره به مجموعه تعليمات آنهاست و اما ميزان كه به معناى
وسيله وزن و سنجش است به معناى معيارهاى سنجش حق از باطل، و يا قوانين و مقرراتى
است كه حق را