responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 317

فوق‌العاده مهم‌تر بود.

و اين همان چيزى است كه پيشينيان از آن به عنوان وحى نام مى‌بردند!

گاهى بعضى از اين نيز فراتر رفته، و گفته‌اند افكار و معلومات و آرزوهاى پيامبر براى او الهاماتى ايجاد مى‌كرده، و از شعور باطن و وجدان مخفى او بر تخيّل بلند او سايه مى‌افكنده! و حتى در چشمان او اثر مى‌گذاشته، و لذا فرشته‌اى را در مقابل خود مى‌ديده و سخنان او را با گوش خود مى‌شنيده است! [1]

نقد و بررسى‌

اين فرضيه نيز با فرضيه سابق كه از سوى جمعى از فلاسفه قديم ابراز شده بود از نظر فقدان مدرك كافى و نداشتن دليل و شاهد، يكسان است، و سرچشمه آن همان است كه اشاره كرديم، يعنى آنها مى‌خواهند مسأله‌اى را كه به هر حال عمق و باطن آن از دسترس فكر ما بيرون است با معيارهاى شناخته شده بسنجند، مسلّماً اين يك امر محال است و آرزويى است كه هيچ دانشمندى هرگز به آن نمى‌رسد.

وقتى ما قبول كنيم كه معلومات محدود، و مجهولات ما در برابر آن نامحدود است، بايد اين حقيقت را پذيرا شويم كه پيامبران راستين نوعى ارتباطى با عمل ماوراى طبيعت داشته‌اند كه شرح و تفصيل آن با حواس فعلى و ادراكات معمولى ما قبل درك نيست.

به هر حال اين نظريه با نظريه فلاسفه قديم ريشه‌هاى مشتركى دارد، از جمله:

1- وحى يك رابطه خاص با جهان ماوراى طبيعت، و مغاير با روابط فكرى و عقلى ساير افراد انسان نيست!

2- سرچشمه وحى همان تفوق روحى پيامبران و نبوغ آنهاست.

3- وحى به وسيله يك وجود مرموز روحانى مستقل از وجود ما به نام پيك وحى‌


[1]. الوحى المحمدى چاپ دوّم، صفحه 24.

نام کتاب : پيام قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست