و فرشته الهى صورت نمىگيرد بلكه منشأ آن شعور باطن و يا تماس با عقل فعال است
كه در عالم خيال و سپس حسّ پيامبر اثر مىگذارد و پديدههاى روحى را مىبيند و
مىشنود!
شك نيست كه اين گونه تحليلها با آنچه پيامبران آوردهاند و از آيات قرآن
استفاده مىشود از يك سو با دليل عقلى كه در بالا آورديم از سوى ديگر به هيچوجه
سازگار نمىباشد.
علاوه بر اين تمام آنها فاقد دليل و مدرك است، اصولًا ما نمىدانيم چرا بعضى
از دانشمندان تا اين حد به علم و دانش محدود خود مغرورند كه مىخواهند تمام اسرار
جهان را با مختصر علوم و اكتشافاتى كه شده است تفسير و توجيه كنند، اين به آن
مىماند كه مثلًا زنبور عسل بخواهد با معلومات محدودش انواع كامپيوترها و
سفينههاى فضايى و اقمار مصنوعى را توجيه و تفسير نمايد، آيا ما چنين حقى به او
مىدهيم؟!
نويسنده تفسير المنار بعد از آنكه اين نظريه را با تعبيراتى شبيه آنچه در
بالا ذكر كرديم از بعضى از فلاسفه مادى نقل مىكند چنين مىافزايد: اين اشتباه به
بسيارى از مسلمانانى كه در شكّ و ترديد غوطهورند و (چشم و گوش بسته) از علماى
مادى تقليد مىكنند، يا به تفسيرهاى آنها قانع مىشوند، سرايت كرده است، و سپس به
شرح و توضيح در نقد اين گونه تفكرات مىپردازد. [1]
و به اين ترتيب مىرسيم به پايان بحث فشردهاى كه براى وحى در نظر بود، و
همانگونه كه در آغاز نيز گفتيم شرح بيشترى در اين زمينه در «جلد اول» «پيام قرآن»
در بحث منابع معرفت (منبع پنجم) آوردهايم.