ششم: «وحى دروغپردازى» آن گونه كه
خداوند درباره شياطين مىفرمايد: يَوحِى
بَعْضُهُمْ الى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: «بعضى از آنها سخنان دروغ و فريبنده را به طور سرّى در اختيار ديگران
مىگذارند» (انعام 112).
هفتم: «وحى خبر» چنانكه درباره جمعى از
پيامبران مىفرمايد: وَ جَعَلْنَاهُمْ
ائِمَّةً يَهْدُونَ بِامْرِنَا وَ اوْحَيْنَا الَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ ...: «ما آنها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را
هدايت مىكردند و انجام كارهاى نيك را به آنها خبر داديم» (انبياء 73). [1]
***
2- از بعضى از روايات استفاده مىشود
هنگامى كه وحى بر پيامبر صلى الله عليه و آله از طريق فرشته نازل مىشد حال پيامبر
عادى بود اما هنگامى كه ارتباط مستقيم و بدون واسطه برقرار مىگشت پيامبر صلى الله
عليه و آله سنگينى فوقالعادهاى احساس مىكرد، تا آنجا كه مدهوش مىشد، چنانكه در
توحيد صدوق از امام صادق عليه السلام نقل شده كه از حضرتش پرسيدند:
الْغَشْيَةُ الَّتى كَانَ تُصِيبُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله اذَا
نَزَلَ عَلَيْهِ الْوَحْىُ؟ قَالَ ذَلِكَ اذَا لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ
اللَّهِ احَدٌ، ذَاكَ اذَا تَجَلَّى اللَّهُ لَهُ: «آن حالت مدهوش شدن كه به پيامبر صلى الله عليه و آله به هنگام وحى دست
مىداد چه بود؟ فرمود، اين در هنگامى بود كه در ميان او و خداوند هيچكس واسطه
نبود و خداوند مستقيماً بر او تجلى مىكرد»! [2]
***
3- ديگر اين كه هنگامى كه جبرئيل بر
آن حضرت صلى الله عليه و آله نازل مىشد بسيار مؤدبانه و توام با احترام بود،
چنانكه در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است: كَانَ جَبْرَئِيلُ اذَا اتَى النَّبِىَ قَعَدَ بَيْنَ يَدَيْهِ قِعْدَةَ
الْعَبِيدِ، وَ كَانَ لَايَدْخُلُ حَتّى يَسْتَأْذِنَهُ:
«هنگامى كه جبرئيل خدمت پيامبر صلى
الله عليه و آله مىآمد همچون بندگان در برابر حضرتش