مسأله مصونيت انبياء از گناه و خطا به طور اجمال مورد قبول همه مسلمين، بلكه
همه صاحبان اديان و ملل است؛ ولى در خصوصيات آن اختلاف فراوان و آراء و اقوال
گوناگونى وجود دارد كه شرح آن در كتب عقايد و تفسير و حديث آمده است.
مرحوم علامه حلى در نهج الحق و كشف الصدق [1] و همچنين او و ساير شارحان تجريد العقائد در
شرح كلام خواجه طوسى «وَ يَجِبُ فِى النَبى
الْعِصْمَةُ ...» و نيز ابن ابى الحديد در شرح نهجالبلاغه [2] به طور مبسوط
از اين اقوال بحث كردند، ولى مرحوم علامه مجلسى اين بحث را منظمتر و مشروحتر
بيان كرده كه عصاره آن را براى احاطه بر اقوال مسأله ذيلًا مىآوريم (با اضافتى به
صورت پرانتز در لابهلاى كلام اين محقق بزرگ آوردهايم).
او در بحث عصمت انبياء چنين مىگويد:
«اختلاف در باب عصمت انبياء بين علماى
اسلام در چهار موضع است:
1- در مورد عقايد
2- در امر تبليغ
3- در بيان احكام
4- در اعمال و رفتارشان
در مورد اوّل تمام امت اسلامى متفقاند كه پيامبران از انحراف اعتقادى و كفر،
چه قبل از نبوت و چه بعد از آن، معصوم بودهاند؛ تنها گروهى از خوارج كه مىگويند:
«هر گناهى موجب كفر است» و در عين حال صدور گناهان را از پيامبران قبل از نبوت
ممكن دانستهاند معتقد به امكان كفر انبياء- نعوذ باللَّه- قبل از نبوت شدهاند، و
حتى از بعضى از آنها نقل شده كه گفتهاند: «اين موضوع حتى بعد از