از ايمان قرار دارند بايد هميشه در ميان حالت خوف و رجاء باشند، نه اينكه خود
را ايمن از مجازات الهى بدانند، و نه از لطفش مأيوس گردند.
و اما تعبير به «مغاضباً» روشن است كه به معناى خشمگين بودن بر اعمال آن قوم گنهكار
است، نه خشمگين بودن نسبت به پروردگار! كه بعضى از ناآگاهان ذكر كردهاند، زيرا
چنين چيزى نه تنها با مقام انبيا سازگار نيست كه با حدّاقل ايمان هم نمىسازد، و
اگر در روايت يا كلمات بعضى از بزرگان اهل تفسير «مغاضبا لربه» آمده است معنايش «مُغاضِباً لِاجْلِ رَبّهِ» مىباشد، يعنى او به خاطر خدا از اعمال قوم خشمگين بود.
و از اينجا روشن مىشود كه چرا او در آن زندان تاريك كه ظلمتهايش يكى بعد از
ديگرى قرار گرفته بود- ظلمت شكم ماهى، ظلمت دريا، و ظلمت شبها- فرو رفت؟ و چرا در
مقام عذر خواهى برآمد و با آن تعبيرات بسيار حساب شده لَا الهَ الَّا انْتَ سُبْحَانَكَ انِّى كُنْتُ مِنَ
الظَّالِمِينَ از خداوند تقاضاى بخشش نمود.
قابل توجه اينكه در بعضى از روايات آمده كه امام على بن موسى الرضا عليه
السلام فرمود: يونس هنگامى كه در آن خلوتگاه شكم ماهى قرار گرفت و توجه خود را
يكپارچه به عبادت معطوف داشت، و از غير خداوند به كلى روى برتافت، خود را از
ظالمان شمرد كه چرا چنين عبادتى را قبلًا در پيشگاه خدا انجام نمىداد و گفت: انّى كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ بِتَرْكى مِثْلَ هذِهِ
الْعِبَادَةِ الَّتِى فَرَغْتَنى لَهَا فى بَطْنِ الْحُوتِ.[1]
البتّه در مورد تفسير آيات مربوط به «يونس» و اينكه كدام ماهى بوده كه
توانسته او را در خود جاى دهد؟ و چگونه ممكن است انسانى در مدت طولانى بدون آب و
غذا و هوا زنده بماند؟ و چگونه ممكن است آن خوراك آماده در معده بزرگ حيوانى هضم و
جذب نشود؟ و سؤالات ديگر از اين قبيل وجود دارد كه شرح آن از موضوع بحث عصمت خارج
است، و كسانى كه پاسخ اين سوالات را بخواهند مىتوانند به