نيست) به خاطر آن اثر فوقالعاده اجتماعى چارهاى از آن نبوده است.
همچنين در مورد انداختن الواح همين هدف مطرح بوده، هرچند بعضى معتقدند كه واژه
«القاء» در اينجا به معناى بر زمين گذاردن و به سراغ كارى رفتن است.
و لذا مىبينيم مسأله به اينجا نيز منتهى نشد، بلكه آن دستور شديد به
بنىاسرائيل به خاطر مرتد شدن آن گروه به صورتى كه در ذيل آيه 54 سوره بقره آمده
است نيز داده شد.
بنيانگذار بتپرستى در ميان بنىاسرائيل، يعنى «سامرى» نيز با آن مجازات شديد
روبهرو گشت، كوتاه سخن اينكه اين عكسالعمل شديد به خاطر آثار عظيم آن نه تنها
اشكال نداشت بلكه در آن شرائط واجب بوده است (دقت كنيد).
***
6- داوود عليه السلام
در مورد داوود، پيامبر بزرگ خدا، نيز آيهاى در قرآن ديده مىشود كه نشان
مىدهد او براى كارى كه از وى سرزده بود استغفار كرد، و خداوند او را بخشيد:
وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ
رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعاً وَأَنَابَ- فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ
عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ. [1] «داوود دانست
كه ما او را (با اين ماجرا) آزموديم، لذا از پروردگارش آمرزش طلبيد و به سجده
افتاد، و توبه كرد- ما اين عمل را بر او بخشيديم، و او نزد ما داراى مقام والا و
آينده نيك است.»
آيا استغفار داوود و عفو الهى دليل بر اين نمىشود كه گناهى از او سرزده؟ و
آيا اين با مقام عصمت او سازگار است؟
براى يافتن پاسخ اين سؤال بايد به سراغ قرآن برويم، و قبل از هر چيز ببينيم
اين آزمون و مغفرت مربوط به چه كارى بوده است.