و امّا تعبير به «ضالّين» با توجه به اينكه از ماده «ضلال» است و «ضلال» در اصل به
معناى رها كردن راه مستقيم است معناى گستردهاى دارد و تنها به معناى گمراهى از
دين و آيين حق نيست، بلكه اين تعبير در مورد شخصى مانند موسى كه با كشتن آن مرد
فرعونى جان خود را به خطر انداخت نيز صدق مىكند، و به تعبير ديگر؛ او را سلامت را
رها كرد، و به راه پردرد سرى گام نهاد، ولذا بعد از آن حادثه نتوانست در مصر بماند
و آواره بيابانها شد، تا به سرزمين «مدين» رسيد، هرچند لطف الهى سرانجام شامل حال
او شد و در آنجا سالها در خدمت شعيب پرورش يافت و آماده پذيرش مسئوليت رسالت
گرديد.
ناگفته نماند كه جمعى معتقدند كه «ضلالت» در اينجا به معناى ناآگاهى است،
يعنى من نمىدانستم كه آن ضربه سبب مگر آن مرد مىشود، بنابراين قتل مزبور مصداق
قتل خطا بوده نه قتل عمد.
ولى معناى اوّل مناسبتر به نظر مىرسد، هرچند فرعون از كلام موسى احتمالًا
مطلب ديگرى را برداشت كرد، و لذا قانع شد و ديگر چيزى در اين باره نگفت.
2- در آيه 143 اعراف به اين نكته برخورد مىكنيم كه موسى از خدا تقاضا كرد كه
او را با چشم ظاهر ببيند! و پاسخ شنيد كه: «هرگز مرا نخواهى ديد»! وَلَمَّا جَاءَ مُوْسى لِمِيْقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ
رَبُّهُ قَالَ رَبِّ ارِنى انْظُرْ الَيْكَ قَالَ لَنْ تَرانِى در اين هنگام به او دستور داده شد كه نگاه به كوه كن اگر
در جاى خود ثابت ماند مرا خواهى ديد، در اين زمان خداوند جلوهاى به كوه كرد (و
صاعقهاى فرود آمد) و كوه متلاشى شد و موسى مدهوش بر زمين افتاد «هنگامى كه به هوش
آمد عرض كرد خداوندا منزهى تو، من توبه مىكنم و به سوى تو باز مىگردم و من
نخستين مؤمنانم» فَلَمَّا افَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ
الَيْكَ وَ انَا اوَّلُ الْمُؤْمِنينَ.
در اينجا سؤال مىشود كه «اوّلًا» چرا موسى با آن مقام معرفت و ايمانش چنين تقاضايى از
خداوند كرد، و «ثانياً» لابد كار خلافى كرده بود كه گرفتار آن صحنه گشت و بيهوش افتاد، و «ثالثاً» جمله تُبْتُ الَيْكَ نشان
مىدهد كه از كار خلافش