قبل از هر چيز بايد حساب كرد آيا اين قتل هرچند با قصد و تصميم قبلى نبوده، و
به اصطلاح قتل خطا محسوب مىشده، آيا مجاز بوده است يا ممنوع؟
بىشك با توجه به وضعى كه قوم ستمگر فرعون مخصوصاً در برابر بنىاسرائيل
داشتند، كه نوزادان پسر آنها را مىكشتند، و دختران را براى خدمت زنده نگه
مىداشتند، و اصولًا بنىاسرائيل را در همه چيز تحت ظلم و فشار قرار داده بودند و
به تعبير آيات قرآن «مفسد فى الارض» بودند، اين كار، كار خلافى نبوده، به خصوص اينكه در مقام
يارى مظلوم و دفاع از او انجام شده، حدّاقل احتمال جايز القتل بودن اين مرد ظالم
فرعونى كاملًا قابل قبول است با اين حال هرگز نمىتوان به خاطر آن مقام عصمت موسى
را زير سؤال برد، پس اگر خلافى در اينجا واقع شده حتماً ترك اولايى بوده است كه
در نحوه عمل موسى- نه در اصل عمل- وجود داشته است.
به نظر مىرسد منظور موسى از ظلم برخويشتن اين بوده كه با اين عملش خود را به
زحمت انداخته، چرا كه قتل يك قبطى به وسيله موسى چيزى نبود كه فرعونيان به آسانى
از آن بگذرند، و مىدانيم ترك اولى به معناى كارى است كه ذاتاً حرام نيست، بلكه
موجب مىشود انسان از كار خوبترى باز ماند.
جمله هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيطانِ نيز اشاره به اصل دعواى قبطى و سبتى- فرعونى و
بنىاسرائيلى- است، يعنى نزاع كور و بى هدف شما دو نفر يك كار شيطانى بوده.
بنابراين تقاضاى غفران از خداوند به خاطر همين ترك اولى است، و اتفاقاً نظير
آن در مورد آدم و حوّا نيز در قرآن ديده مىشود كه آنها با ارتكاب ترك اولى و
خوردن از شجره ممنوعه خود را به زحمت افكندند و از خدا تقاضاى غفران كردند [1].