وضوح آشكار مىشود، زيرا «سيئات» جمع «سيئه» به معناى «عمل بد» است نه به
معناى «بدى عمل» (دقت كنيد).
اين تعبير ممكن است اشاره به آن باشد كه بسيارى از اعمال سوء در اين عالم چهره
واقعى خود را مخفى مىدارد، مانند اعمال ريايى كه براى غير خدا انجام شده است، ولى
در آن روز كه روز بروز و ظهور است چهره واقعى تمام اعمال آشكار مىگردد، چنانكه در
حديثى از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم مىخوانيم كه در تفسير اين آيه فرمود: هِيَ الاعْمالُ حَسَبُوها حَسَناتٍ فَوَجَدُوها فى كَفَّةِ
السَّيِّئاتِ!: «اين همان اعمالى است كه آن را حسنه
مىپنداشتند در آن روز آن را در ترازوى عمل در كفه سيئات مىبينند»! (تعبير اين
حديث به نوبه خود شاهد ديگرى بر مسأله تجسّم عمل است). [1]
***
در پنجمين آيه باز با تعبير جديد
درباره اين موضوع مواجه مىشويم، بعد از آنكه از بخيلان مذمت مىكند و مىگويد اين
كار به نفع آنها نيست بلكه به زيان آنهاست، مىافزايد: «به زودى در قيامت آنچه را
درباره آن بخل ورزيدند به صورت طوقى (سنگين) به گردن آنها مىافكنند»!.
سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.
از اين تعبير استفاده مىشود اموالى كه حقوق واجب آنها پرداخته نشده و كسى از
آن استفاده ننموده در قيامت همچون طوقى به گردن بخيلان خواهد افتاد، همان گونه كه
در دنيا نيز سنگينى آن بر دوش آنها است بىآنكه بهرهاى از آن بگيرند!.
در تفسير عيَّاشى از امام باقر عليه السلام نقل شده كه در توضيح معناى اين آيه
فرمود!
ما مِنْ عَبْدٍ مَنَعَ زَكاةَ مالِهِ الَّاجَعَلَ اللَّهُ ذلِكَ يَوْمَ
الْقِيامَةِ ثُعْباناً مِنْ نارٍ مُطَوَّقاً فى عُنُقِهِ!:
«هيچ بندهاى نيست كه از پرداختن زكات
خوددارى كند مگر اينكه خداوند آن را روز قيامت مبدل به اژدهايى آتشين مىكند كه
طوق گردن او مىشود». [2]
در اينكه منظور از بخل نمودن در «آنچه خداوند از فضلش به آنها داده است» چيست؟
بعضى از مفسّران آنرا ناظر به مسأله بخل در مورد علم و دانش دانستهاند، به قرينه
شأن نزولى كه از ابن عباس نقل