كردهاند كه آيه درباره كتمان يهود نسبت به نشانههاى پيغمبر اكرم صلى الله
عليه و آله و سلم نازل شده است. [1]
اين در حالى است كه در روايات متعدد آيه به عنوان مانع الزكاة تفسير شده است،
و بعيد نيست كه آيه مفهوم وسيع و گستردهاى داشته باشد و همه مواهب الهى را از
آنچه گفته شد و غير آن را شامل شود.
باز در اينجا مىبينيم كه جمعى از مفسران ظاهر آيه را نپذيرفته و آن را به
جزاى اعمال تفسير كردهاند، و يا گفتهاند منظور اين است كه آنها را در قيامت
«مكلف» مىكنند تا مثل آن اموال را بياورند در حالى كه قادر نيستند (يعنى آنچه بر
گردن آنهاست تكليف است نه خود (اموال).
ولى اين تفسيرها علاوه بر اينكه دليلى ندارد، و مخالف ظاهر آيه است، با روايات
متعددى كه از پيشوايان دين در تفسير آيه نقل شده سازگار نيست.
***
در ششمين آيه باز ديگر با تعبير «حضور و احضار عمل» روبهرو
مىشويم، مىفرمايد: «در آن زمان كه دوزخ شعلهور گردد و بهشت نزديك شود هركسى
مىداند چه چيزى را حاضر ساخته است»؟!.
مرحوم طبرسى در مجمع البيان مىگويد: ما
احْضَرَتْ به معناى ما وَجَدَتْ حاضراً مِنْ عَمَلِها مىباشد
(يعنى آنچه را از اعمال خود حاضر مىيابد).
و عجب اينكه به دنبال آن مىگويد: احضار اعمال يك معناى مجازى دارد چون عمل
چيزى نيست كه باقى بماند زيرا بعد از انجام نابود مىشود، پس منظور اين است كه
حساب هيچكدام فرو گذار نمىشود! و بعضى گفتهاند منظور حاضر يافتن نامههاى اعمال
است. [2]
بعضى نيز آن را به معناى يافتن عقاب اعمال تفسير كردهاند.
در حالى كه همان گونه كه در توضيحات خواهد آمد عمل هرگز فانى نمىشود.
و پيوسته باقى مىماند و هيچ مانعى ندارد كه در آن روز به صورت مناسبى مجسم
گردد.
احضار عمل خواه به معناى «حاضر ساختن» باشد يا «حاضر يافتن» (چون به هر دو
معنا تفسير شده)
[1]. روايت ابن عبّاس در بسيارى از
تفاسير از جمله تفسير قرطبى و تفسير روح المعانى و تفسير المنار ذيل آيه مورد بحث
آمده است.