نخست اينكه كسى بگويد من اصلًا چنين گناهى را انجام ندادهام دوم اينكه
بگويد انجام دادهام ولى دليلش چنين و چنان بوده است (يعنى در مقام توجيه برآيد)
سوم بگويد: انجام دادهام و بد كردهام و ديگر نخواهم كرد، معناى توبه همين است و
شكل چهارمى وجود ندارد.
به هر حال اين وصف هنگامى كه در مورد خداوند به كار مىرود يا به معناى پذيرش
توبه بندگان است، و يا موفق داشتن آنها به توبه كردن، چنانكه مرحوم كفعمى در مصباح
آورده است.
نكته قابل توجّه اينكه واژه توبه در قرآن مجيد هنگامى كه به بندگان نسبت داده
مىشود معمولًا با «الى» متعدى مىشود مانند تُوبُوا الَى اللَّهِ[1] و هنگامى كه به خدا نسبت داده مىشود معمولًا
با «على» مىباشد.
اين تفاوت تعبير ظاهراً اشاره به نكته لطيفى است و آن اينكه «توبه» در هر حال
به معناى بازگشت از گناه است، منتها بازگشت بندگان از گناه به اين صورت است كه
گناه را ترك گويند و در مقام عذرخواهى برآيند، ولى بازگشت خداوند به اين است كه
لطف و رحمتى را كه به خاطر گناه از بندگانش دريغ داشته بود به آنها باز گرداند، و
چون از يك مقام بالا و والا است تعبير به «على» شده كه معمولًا در وارد علوّ به
كار مىرود.
ذكر اين وصف (توّاب) به صورت صيغه مبالغه نيز اشاره به اين نكته است كه