در اوّلين و دومين آيه ضمن اشاره به وحدانيت خداوند سخن از حيات و قيوميّت است
مىفرمايد: «هيچ معبودى جز خداوندِ يگانه زنده و پاينده نيست، (خداوندى كه قائم به
ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او)»: اللَّهُ لا الهِ الّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ
همانگونه كه اشاره شد حيات در مورد خداوند با آنچه در مورد انسان و حيوان و
گياه گفته مىشود متفاوت است، حيات او حيات حقيقى است، زيرا عين ذات او است نه
عارضى است و نه موقّت.
حيات در او به معناى علم و قدرت است- همان دو وصف كه در بحثهاى گذشته مشروحاً
تفسير شد- چرا كه نشانه اصلى حيات اين دو است.
او نه تنها قائم به ذات خويش است كه قيام موجودات ديگر و ربوبيت و تدبير آنها
در تمام امور به او است.
كوتاه سخن اين كه حيات او هيچ شباهتى به حيات ساير موجودات زنده ندارد، حيات
او ذاتى ازلى ابدى تغيير ناپذير و خالى از هرگونه نقص و محدوديت است، حيات او
بيانگر احاطه علمى او به هر چيز، و توانايى او بر هر كار است.