سلامت جامعه و امنيّت و ثبات در آن اصل و ريشه هر خير و بركتى است؛ زيرا باران
هاى پر بركت و وفور نعمت و منافع اقتصادى بدون امنيّت كار ساز نيست؛ و امنيّت
اجتماعى بدون اجراى حدود و احقاق حقوق حاصل نمىشود؛ در غير اين صورت مردم به جان
هم مىافتند و ظلم و فساد سطح جامعه را فرا مىگيرد؛ شهرها ويران، و بندگان خدا به
استضعاف كشيده مىشوند.
به همين دليل ابراهيم خليل عليه السلام هنگامى كه خانه كعبه را بنا نهاد، و از
خداوند درباره آن سرزمين تقاضاهايى نمود، نخستين دعايش درباره امنيّت مكّه بود؛
عرض كرد: رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِنا
وَارْزُقْ اهْلَهُ مِنَ الَّثمراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ
الآخِرِ:
«پروردگارا! اين سرزين را شهر امنى قرار ده، و اهل آن را- همان كسانى كه به خدا و
روز بازپسين ايمان آوردهاند- از ثمرات (گوناگون) روزى ده» [1] و به اين ترتيب نعمت امنيّت را پيش از روزى
هاى گوناگون ديگر از خدا طلب كرد؛ چرا كه مىدانست تا نعمت امنيّت نباشد مواهب
ديگر قابل استفاده نيست.
2- معنى حدّ و تعزير
«حدود» جمع حدّ در لغت به معنى منع است، و انتخاب اين اسم براى بخشى از مجازات هاى
شرعى به اين جهت است كه سبب منع مردم از كارهاى خلاف مىشود، و امّا در اصطلاح شرع
در عبارات فقها به معنى مازات مخصوصى است كه به خاطر ارتكاب بعضى از گناهان در
مورد مكلّفين اجرا مىشود.
امّا «تعزير» در لغت به معنى «تأديب» و گاه به معنى
«بزرگداشت» و «يارى كردن» و «منع نمودن» آمده است، و در اصطلاح شرعى و فقها به معنى مجازات يا
اهانتى است كه اندازه معيّنى در شرع براى آن ذكر نشده و بسته به راى قاضى ات كه با
در نظر گرفتن