نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 461
قصاص را-/ كه به اوليا مقتول داده شده است-/ مجسّم سازند و خود را در خطر
اعدام ببينند و دست از كار خود بردارند.
بنابراين، قرار دادن حقّ قصاص به خودى خود چيزى است كه مىتواند اثر حياتى
براى اجتماع داشته باشد و جلو قتل و تجاوز را بگيرد هرچند عملًا از اين حق بسيار
كم استفاده شود.
به عبارت ديگر، مايه بقاى بشر و ضامن حيات
او در برابر تجاوز متعدّيان همان قدرت قانونى بر قصاص است نه اقدام به قصاص، زيرا
چيزى كه مىتواند متجاوز را از هرگونه تجاوز وتعدّى باز دارد، اين است كه با خود
بينديشد كه اگر دست به تجاوز بزند و خون كسى را بريزد صاحبان خون ممكن است از قدرت
قانونى خود استفاده نموده و از دادگاه بخواهند كه او را قصاص كند. چنين انديشهاى
كه مبادا روزى اولياى مقتول خواهان قصاص او باشند غالباً مانع از آن مىگردد كه
افراد ناصالح به فكر جنايت بيفتند.
ابراين، تشريع قانون قصاص و اين كه افراد ستمديده در صورت تمايل مىتوانند از
طرف انتقام بگيرند، ضامن بقاى حيات و سبب كاهش آمار جنايت است؛ ولى هرگز اسلام
اولياى مقتول را مجبور نكرده است كه حتماً از اين قدرت قانونى استفاده كنند؛ بلكه
به آنان اختيار داده است كه در صورت تمايل، از اين حقّ مشروع خود استفاده كنند و
انتقام خود را از قاتل بگيرند و در عين حال آنان مىتوانند با ميل و رغبت از در
عفو و گذشت وارد شوند و از سر تقصير «جانى» در گذرند و يا ديه بپذيرند.
اسلام با تشريع دو قانون (قانون قصاص و عفو) به دو هدف عالى خود رسيده است؛ از
يك طرف به اولياى مقتول حقّ قصاص و قدرت بر انتقام داده و از اين طريق از تكرار
حوادث خونى شديداً جلوگيرى نموده است كه اگر چنين حقّى را به آنان نمىداد، بطور
مسلّم آمار جنايت بالا مىرفت و خطرات مسلّمى جامعه
نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 461