نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 551
پس اهل آن قريه حضرت را اكرام و ضيافت كردند و حضرت از حُسن سلوك و طاعت و
احسان ايشان تعجّب كرد. اتّفاقاً سه سال بعد از آن قريه عبور كرد ديد درختان آن
خشك و چشمهها بىآب مانده و بناهاى رفيع آن رو به انهدام است.
باز حضرت به شگفت آمد كه چه شده در اين مدّت كم اين آبادى رو به ويرانى نهاده،
پس از ساحت قدس الهى به آن حضرت وحى آمد كه سبب خرابى اين قريه اين بود كه مردى
تارك الصلاة داخل آن قريه شد و صورت خود را از آب چشمه شست پس به نحوست آن تارك
الصلاة اين قريه ويران شد. اى عيسى، همانگونه كه ترك نماز باعث ويرانى دين است
موجب خرابى دنيا هم مىشود.
از استخوان بىنماز شهرى در عذابند
شخصى به رسول خدا صلى الله عليه و آله از تنگدستى شكايت كرد، حضرت فرمود: مگر
نماز نمىخوانى؟ عرض كرد: اى رسول خدا، من در پنج وقت نماز را با شما مىخوانم.
حضرت فرمود: شايد روزه نمىگيرى؟ عرض كرد: سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه
مىگيرم. حضرت فرمود: مگر امر خدا را نهى و نهى او را مبتلا هستى؟ عرض كرد: حاشا
كه خلاف فرموده خدا و شما رفتار كرده باشم، پس آن جناب متغيّرانه سر به جيب حيرت
فرو برد ناگاه جبرئيل امين از جانب ربّ العالمين نازل شد و عرض كرد: يا رسول اللّه،
حق تعالى تو را سلام مىرساند و مىفرمايد: علّت تنگدستى اين مرد آن است كه در
همسايگى او باغى است و در آن باغ گنجشكى در شاخه درختى آشيانه كرده و در آن
استخوان كسى است كه تارك الصلاة بوده، به شومى آن استخوان، اين مرد را فقر فرا
گرفته.
پس حضرت پيام بارى تعالى را به آن مرد داد و وى رفت و استخوان را از آشيانه آن
گنجشك بيرون آورد و به محلّى دور از منزل خود انداخت پس وسعت عيش وفراخى روزى به
او روى آورد. كسىكه نماز راتباه مىكند مانند تارك الصّلاة است. [1]