نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 77
در روايات اهلبيت (عليهم السلام) هم دستور رسيده هر كه براى نماز شب
برمىخيزد اين آيات را تلاوت كند. [1]
از «نوف بكّالى» كه از ياران خاص مولى على (عليه السلام) بود نيز رسيده كه
گفت: شبى در خدمتش بودم، هنوز چشم مرا خواب فرانگرفته بود كه ديدم امام (عليه
السلام) برخاست، و شروع به خواندن اين آيات كرد، سپس مرا صدا زد و گفت: اى نوف!
خوابى يا بيدار؟ عرض كردم بيدارم و صحنه آسمان را تماشا مىكنم، فرمود: خوشا آنان
كه آلودگىهاى زمين را نپذيرفتند و به اين راه آسمان پيش رفتند (از چهار ديوار
عالم ماده بيرون پريده و روح بلند آنها ملكوت آسمانها را سير مىكند). [2]
از آيات فوق بلندى جايگاه ابرار روشن مىشود. كسانى كه اولوالالباب و صاحب خرد
هستند، و هميشه در ذكر و ياد خدا به سر مىبرند، از بارگاه الهى زندگى و مرگ چون
ابرار مىطلبند، در آيه 194 ديديم كه صاحبان خرد و انديشه سه چيز از خدا خواستند:
1- غفران ذنوب. 2- تكفير سيئات. 3- قرار گرفتن و محشور شدن با ابرار. [3]
[3]. در اين كه چه فرق است بين خواسته
اول و دوم صاحبان انديشه، جوابهائى مفسرين ذكر كردهاند كه: جامعترين جواب، در
تفسير اطيب البيان، بيان شده است، صاحب اين تفسير سه وجه ذكر كرده است:
1- غفران به معنى ستر و پوشيدن است، يعنى كسى جز ذات الهى خبر از گناهان من
نداشته باشد، و تكفير از بين بردن گناه است، يعنى خدايا گناهان مرا محو كن نه فقط
بپوشان (در مقابل احباط كه از بين بردن عبادت است مثل اين كه انسان اگر مشرك شود
اعمال او حبط و نابود مىشود).
2- ممكن است «ذنوب» گناهان كبيره و «سيئات» گناهان صغيره باشد؛ يعنى خدايا با
اجتناب از كبائر، كبائرى را كه مرتكب شدهايم، بپوشان و گناهان صغيره را محو نما و
اين احتمال به قرينه آيه 31 سوره نساء است:
(إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ
سَيِّئَاتِكُمْ)؛ اگراز كبائرى كه نهى شدهايد اجتناب كرديد،
سيئات شما را محو مىكنيم.
3- ممكن است غفران، آمرزش گناه باشد، اگر بدون توبه از دنيا رود، يعنى اگر
موفق به توبه نشديم گناهان ما را ستر نما و تكفير اشاره به اين كه اگر موفق به
توبه شديم آنها را محو نما.
نكته ديگر اين كه در آيه 195 كه صاحبان خرد از خدا مىخواهند تا آن چه به
رسولانش وعده داده به آنها مرحمت كند؛ سؤالى مفسرين در اينجا مطرح كردهاند، كه
(بعد از علم به اين كه خلف وعده قبيح و بر خدا محال است، اين درخواست كه خدا به
وعدههايش عمل كند چه معنى دارد، مگر او عمل نمىكند!) در جواب اين سؤال در مجمع
البيان چهار وجه ذكر شده كه صاحب اطيب البيان به اين 4 جواب راضى نشده و خود جواب
ديگرى ذكر كرده كه مىتوانيد به ذيل همين آيات به اين تفاسير رجوع كنيد ..
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 77