نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 47
يعنى با آنها
درگير نمىشوند، در مورد حضرت ابراهيم (عليه السلام) مىخوانيم وقتى مردى او را
مورد اهانت و اذيت قرار داد، حضرت در جواب فرمودند: «خدا تو را هدايت كند»، و ديگر
جوابى به او نفرمودند. [1] و بى جهت
نيست كه خداوند حضرت ابراهيم (عليه السلام) را ستوده مىفرمايد:
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ[2]
در مناجاتهاى
حضرت موسى (عليه السلام) نوشتهاند، سؤال كرد: «الهى ما
جَزاءُ مَنْ صَبَر عَلَى اذَى النّاسِ وَ شَتْمِهِم فيك قال اعينُه على اهوال يوم
القيامة» «خدايا، جزاء كسى كه صبر مىكند بر اذيت و دشنام مردم در راه تو
چيست؟ فرمود او را در وقت هراس و وحشت قيامت يارى مىكنم».
[3]
اين برخورد
با قشر دوم، يعنى جاهلان و ناآگاهان بود، اما برخورد با دسته اول كه تعمّداً قصد
ضربه زدن دارند، و با برنامهريزى پيش رفته، و جاى برگشتى براى خود باقى
نگذاردهاند، به گونه ديگر است. گاهى كار به جائى مىرسد كه بايد جواب مشت را با
مشت داد، و اين در موقعى
است كه ديگر
قابليت اصلاح از بين رفته است، چنانكه در فتح مكه با اين كه پيامبر (صلى الله عليه
وآله) عفو عمومى دادند ولى چند نفرى را هم از عفو مستثنى كردند، كه نام آنها در
تاريخ آمده است [4] در اين مورد است كه مىتوان
گفت: