نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 46
جهاد شجاعت
است، در باب ترك هواهاى نفسانى و لذائذ معاصى، تقوى است، در باب زخارف دنيوى زهد
است، و در اجتناب از اموال شبههناك و حرام، ورع است، و در اين مورد (يعنى در مقام
اهانت دشمنان) حلم است، كه هر چه ناملايم از دشمنان ببيند به زبان ما از ميدان در
نرود، و از جا كنده نشود، و غيظ و غضب او را نگيرد، و با كمال ملايمت با آنها
رفتار كند، چنان كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) با كفار قريش رفتار فرمود،
كه در قرآن مىفرمايد: (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّن اللهِ
لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ
حَوْلِكَ)[1]
از اهميت
خصلت حسنه حلم همين بس كه در حديثى در تفسير على بن ابراهيم در مورد آيات سوره
فصلّت آمده: «ادَّبَ اللّهُ نَبيَّه فَقالَ وَ لا تَسْتَوى الحَسَنَةُ و لا
السَّيِئَة ...» خداوند پيامبرش را به اين آداب مؤدّب ساخت يعنى
روى برخورد صحيح را به او آموخت.
اين افتخار
نيست كه بگوئى فلانى يك فحش داد، من 10 تا روى آن گذاشته و به او پس دادم. فلانى
كه از او قرض
مىخاستم و
به من نداد، امروز كه بيچاره شده مقابله به مثل كردم. بسيار اشتباه كردى! اين كه
هنر نيست! همه جا نمىتوان قانون مقابله به مثل را جارى كرد، نمىتوان به طور كلى
گفت: «مردم را جز با زور نمىتوان اصلاح كرد- خون را با خون بايد شست، ترحم بر
پلنگ تيزدندان ستمكارى بود بر گوسفندان» و مانند اينها.
بايد منطق ما
منطق قرآن باشد، قرآن مىفرمايد: (إِذَا خَاطَبَهُمُ
الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاما) «وقتى جاهلان مؤمنين را مخاطب قرار
مىدهند، در پاسخ مىگويند سلام». [2]
[1]. تفسير الطيب البيان، جلد 11، صفحه 435؛
معنى آيه آخر كلام اطيب البيان كه آيه 159 آلعمران است اين است كه (اى پيامبر
رحمت خداوندى تو را با مردم خوشخلق و مهربان كرد و اگر تندخوى و سختدل بودى از
گرد تو متفرّق مىشدند).