نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 99
زمين را بدون هيچ مادّه و يا طرح و نقشه قبلى ايجاد كرده است. [1]
[بِرّ، بَرّ:]
«لَيْسَ الْبِرَّ
أَنْ تُوَلُّوا»
«بِرّ» (بر وزن ضِدّ) در اصل، به معناى توسعه است، سپس در معناى نيكىها، خوبىها و
احسان، به كار رفته است. «بِرّ» (به كسر ب) به معناى «نيكوكارى» است؛ بعضى گفتهاند: فرق
بين آن و «خير» اين است كه «بِرّ» به معناى «نيكى توأم با توجّه است» در حالى كه «خير» معناى اعمى دارد.
«بَرّ» (بر وزن سر) جنبه وصفى دارد و به معناى شخص نيكوكار است، در اصل به معناى
وسعت است و لذا صحراهاى وسيع را «برّ» مىگويند؛ و از آنجا كه نيكوكاران روحى وسيع
و گسترده دارند اين واژه بر آنها اطلاق مىشود و به كارهاى نيك كه نتيجه آن گسترده
است و به ديگران مىرسد «بِرّ» (به كسر ب) گفته مىشود. اين كلمه در سوره «مريم» عطف است بر «مُبارَكاً»، نه به «صلوة و زكاة»، و معناى
آن در واقع چنين است: جَعَلَنِى بَرّاً
بِوالِدَتِى «مرا نيكوكار نسبت به مادرم قرار داد».
«راغب» در «مفردات» مىگويد: «بَرّ» در اصل به
معناى خشكى است (در مقابل بحر و دريا) سپس، به كسانى كه اعمال نيكشان گسترده و
وسيع است، اين لفظ اطلاق شده، و از همه شايستهتر براى اين نام، ذات پاك خداوند
است كه نيكى او همه جهانيان را فرا گرفته است. [2]
[براء:]
«إِنَّني بَرآءٌ
مِّمَّا تَعْبُدُون»
«براء» (بر وزن سوار) مصدر و به معناى «تبرى» است؛ و در اين گونه موارد معناى وصفى به طور مؤكد و مبالغه
دارد (مانند زيدٌ عَدْلٌ) و چون مصدر است مفرد و جمع، مذكر و مؤنث در آن يكسان
مىباشد. [3]
[بَرَرَة:]
«كِرامٍ بَرَرَة»
«بَرَرَة» جمع «بارّ» (مثل طالب و طلبه) از مادّه «بَرّ» در اصل به معناى وسعت و گستردگى است؛ و
لذا به صحراهاى وسيع «بَرّ» (به فتح باء) گفته مىشود، و از آنجا كه افراد نيكوكار
وجودى گسترده دارند، و بركات آنها به ديگران مىرسد به آنها «بارّ»