نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 88
«هلال» گرفته شده است و به معناى بلند كردن صدا به هنگام رؤيت «هلال» است؛ سپس به هر گونه صداى بلند، گفته شده است.
و به نخستين صداى گريه نوزاد نيز گفته مىشود، و چون به هنگام سر بريدن حيوانات،
نام بتها را با صداى بلند مىبردند تعبير به «أُهِلَّ» شده است. [1]
[أَهل:]
«وَ سارَ
بِأَهْلِهِ آنَسَ»
از تعبير به «اهل» كه در آيات متعددى از قرآن آمده، استفاده مىشود كه موسى غير از همسرش، در
آنجا فرزند يا فرزندانى همراه داشته است؛ روايات اسلامى نيز اين معنا را تأييد
مىكند. در «تورات» در «سفر خروج» به آن تصريح شده است، به علاوه همسرش، در آن موقع باردار بود. [2]
[أَهْلَكْتُ:]
«يَقُولُ
أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَداً»
تعبير به «أَهْلَكْتُ» از مادّه «هلاك- إِهلاك» اشاره به اين است كه اموال او در حقيقت نابود شده و بهرهاى عائدش نمىشود. [3]
[أَهِلَّه:]
«يَسْئَلُونَكَ
عَنِ الأَهِلَّةِ»
«أَهِلَّه» جمع «هلال» به معناى ماه در شب اول و دوم است و بعضى گفتهاند: در سه شب نخستين «هِلال» نام دارد و
بعداً به آن «قَمَر» مىگويند، و بعضى بيش از آن را هلال ناميدهاند. [4]
[أهون:]
«وَ هُوَ أَهْوَنُ
عَلَيْهِ»
«أهون» از مادّه «هَوْن» به معناى آسانتر است. [5]
[أَيَّام:]
«في أَيَّامٍ
مَّعْدُوداتٍ»
با اين كه «أَيَّام» جمع «يَوْم» مذكر است، صفت آن «مَعْلُومَات» يا «مَعْدُودات» به صورت مؤنث آورده شده (جمع مكسر معمولًا با وصف مؤنث
آورده مىشود، اما مؤنث مفرد، نه جمع به الف و تاء) بعضى گفتهاند: به خاطر آن است
كه ايام مركب از ساعات است كه داراى تاء تأنيث مىباشد.
و شايد اشارهاى به اين نكته باشد كه در تمام ساعات اين ايام، به ياد خدا
باشيد؛ و گاهى به دورانهاى پيروزى ملتها نيز ايام گفته مىشود. و در سوره «يونس» به معناى حوادث
دردناكى است كه در دوران عمر اقوام گذشته واقع شده است. [6]