نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 84
رجوع به خدا باشد؛ زيرا ايمان به پروردگار از يكسو، توجّه به دادگاه عالم
قيامت از سوى ديگر، وجدان بيدار از سوى سوم، و توجّه به عواقب و آثار گناه از سوى
چهارم دست به دست هم مىدهند، و انسان را مؤكداً از مسير انحرافى به سوى خدا
مىبرند. و در سوره «ص» اشاره به اين است كه او بسيار به سوى پروردگارش بازگشت مىكرد، و از
كوچكترين غفلت و ترك اولى، توبه مىنمود. [1]
[أَوِّبى:]
«يا جِبالُ
أَوِّبي مَعَهُ»
«أَوِّبى» در اصل از «تأويب» به معناى «ترجيع وگرداندن صدا در گلو» است؛ اين ماده گاهى به معناى «توبه» نيز استعمال مىشود، به خاطر اينكه حقيقت آن
بازگشت به سوى خداست. [2]
[أَوْتاد:]
«وَ فِرْعَوْنَ ذِى
الأَوْتادِ»
«أَوْتادِ» جمع «وتد» (بر وزن صمد) به معناى ميخ است؛ كوهها در آيات قرآن «اوْتاد» (ميخهاى) زمين معرفى شدهاند، شايد به دليل
اينكه كوهها از زير به هم پنجه افكندهاند و همچون زرهى تمام سطح زمين را پوشانده
كه هم فشارهاى داخلى را از درون خنثى كنند و هم نيروى فوقالعاده جاذبه ماه و جزر
و مدّ را از بيرون و به اين ترتيب تزلزل واضطراب و زلزلههاى مداوم را از بين
ببرند و كره زمين را در آرامش براى زندگى انسانها نگه دارند. [3]
[أوثان:]
«الرِّجْسَ مِنَ
الأَوْثانِ»
«أوثان» جمع «وثن» (بر وزن كفن) به معناى سنگهايى است كه مىتراشيدند و مورد پرستش اقوام جاهلى
قرار مىگرفت، و در سوره «حج»،
«أوثان» توضيح كلمه «رجس» است كه قبلًا ذكر شده، به اين ترتيب، مىگويد:
از پليدى اجتناب كنيد، بعد مىگويد: پليدى همان بتها هستند. [4]
[أَوْجَسَ:]
«فَأَوْجَسَ في
نَفْسِهِ»
«أَوْجَسَ» از مادّه «ايجاس» در اصل از «وجس» (بر وزن حبس) به معناى صداى پنهان گرفته شده است. بنابراين «ايجاس» به معناى يك
احساس پنهانى و درونى است، و اين تعبير نشان مىدهد كه ترس درونى موسى عليه
السلام، سطحى و خفيف بود، تازه آن هم به خاطر اين نبود كه براى صحنه