نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 73
قرائت است؛ چنان كه در اشعار عرب، گاه به اين معنا آمده است. [1]
[أُمِّى:]
«الرَّسُولَ
النَّبِيَّ الأُمِّي»
درباره مفهوم «أُمِّى» كه از مادّه «أُمّ» به معناى مادر، يا «امّت» به معناى جمعيت گرفته شده است در ميان مفسران گفتگوست؛
جمعى آن را به معناى درس نخوانده مىدانند، يعنى به همان حالتى كه از مادر متولد
شده باقى مانده و مكتب استادى را نديده است.
بعضى آن را به معناى كسى كه از ميان امّت و توده مردم برخاسته، نه از ميان
اشراف، و مترفين و جباران.
و بعضى به مناسبت اين كه مكّه را «ام القرى» مىگويند اين كلمه را مرادف «مكّى» دانستهاند.
روايات اسلامى كه در منابع مختلف حديث وارد شده نيز، بعضى آن را به معناى درس
نخوانده؛ وبعضى آن را به معناى مكّى تفسير كردهاند. ولى هيچ مانعى ندارد كه كلمه «أُمِّى» اشاره به هر سه
مفهوم بوده باشد و بارها گفتهايم كه استعمال يك لفظ در چند معنا، هيچ مانعى
ندارد، و در ادبيات عرب شواهد فراوانى براى اين موضوع وجود دارد. [2]
[أمين:]
«وَ هذَا الْبَلَدِ
الأَمينِ»
واژه «امين» از مادّه «أمْن» در اينجا ممكن است «فعيل» به معناى «فاعل» باشد و مفهومش «ذو
الامانة» است و يا «فعيل» به معناى مفعول يعنى سرزمينى كه مردم در آن در
امنيتند. [3]
[أُمِّيُّون:]
«أُمِّيُّونَ
لايَعْلَمُونَ»
«أُمِّيُّون» جمع «امّى» در اينجا به معناى «درس نخوانده» است. [4]
[أُمِّيِّين:]
«فِي الأُمِّيِّينَ
سَبيلٌ»
«أُمِّيِّين» به معناى افراد درس نخوانده و بى سواد است؛ ولى منظور آنها مشركان عرب و
اعراب بود كه معمولًا از خواندن و نوشتن آگاهى نداشتند، و يا اين كه منظور آنها
تمام كسانى بود كه از خواندن تورات و انجيل بىبهره بودند.
«أُمِّيِّينَ» در سوره «جمعه» جمع «أُمّى» به معناى «درس نخوانده» منسوب به «امّ» (مادر) است؛ يعنى مكتبى جز مكتب دامان مادرش را نديده است. و بعضى آن را به
معناى «اهل مكّه» دانستهاند؛ زيرا «مكّه» را «امّ القرى» (مادر آبادىها) مىناميدند.