از مادّه «نَزْغ» (بر وزن نزع) به معناى ورود در كارى، به قصد افساد و يا تحريك بر آن است. [2]
[يُنْزَفُونَ:]
«هُمْ عَنْها
يُنْزَفُونَ»
«يُنْزَفُونَ» در اصل از مادّه «نزف» (بر وزن حذف)، به معناى از بين بردن چيزى به صورت تدريجى
است. اين واژه هنگامى كه در مورد آب چاه به كار رود، مفهومش اين است كه آب را
تدريجاً از چاه بكشند تا پايان يابد. در مورد خونريزى تدريجى كه منتهى به ريختن
تمام خون بدن شود، نيز تعبير «نَزْفُ
الدَّمِ» به كار مىرود، و در مورد كشيدن تمام آب چاه
به طور تدريجى و مستى و از دست دادن عقل نيز به كار مىرود. [3]
[يَنْسِلُون:]
«كُلِّ حَدَبٍ
يَنْسِلُونَ»
«يَنْسِلُون» از مادّه «نسول» (بر وزن فضول) به معناى خروج با سرعت است. اين كه در مورد يأجوج و مأجوج
مىگويد: آنها از هر بلندى به سرعت مىگذرند و خارج مىشوند، اشاره به نفوذ فوق
العاده آنها در كره زمين است.
از مادّه «نسل» (بر وزن فصل) به معناى راه رفتن سريع است، «راغب» در «مفردات» مىگويد: اين كلمه در اصل، به
معناى جدا شدن از چيزى است، و اين كه: به فرزندان انسان «نسل» گفته مىشود به خاطر
آنست كه از پدر و مادر جدا شدهاند، (بنابراين، هنگامى كه انسان با سرعت دور
مىشود و جدا مىگردد اين تعبير در آن به كار مىرود). [4]
[يُنْشِرُون:]
«الأَرْضِ هُمْ
يُنْشِرُونَ»
«يُنْشِرُون» از مادّه «نشر» به معين گستردن چيز پيچيده است و كنايه از آفرينش و انتشار مخلوقات در پهنه
زمين و آسمان نيز آمده است، و جمعى از مفسران اصرار دارند كه اين جمله را اشاره به
معاد و بازگشت مردگان به زندگى جديد بدانند، در حالى كه با توجّه به آيات بعد،
روشن مىشود كه سخن از توحيد ذات پاك خدا و معبود حقيقى است، نه معاد و زندگى بعد
از مرگ. [5]