«الفيت» از مادّه «الفاء»، به معنا يافتن ناگهانى است. [2]
[أَلْفَيْنَا:]
«مآ أَلْفَيْنَا
عَلَيْهِ آبآءَنآ»
«أَلْفَيْنَا» از مادّه «إلفاء»، به معناى يافتيم و برخورد كرديم مىباشد. [3]
[إلقاء:]
«وَ أَلْقَيْنَا
فيها رَواسِيَ»
تعبير به «القاء» (افكندن) از مادّه «لِقاء» در مورد كوهها، با اين كه مىدانيم كوهها همان
چينخوردگىهاى زمين هستند كه بر اثر سرد شدن تدريجى پوسته زمين و يا به خاطر مواد
آتشفشانى به وجود آمدهاند، ممكن است از اين نظر باشد كه «القاء» به معناى «ايجاد» نيز آمده است در زبان روزمره خود نيز مىگوئيم
كه ما براى فلان زمين طرحى ريختيم و چند اطاق در آن انداختيم، يعنى بنا كرديم و
ايجاد نموديم. [4]
[أللّات:]
«اللّات» به معناى «الهه»، مؤنثِ «اللَّه» است. [5]
[ألواح:]
«وَكَتَبْنَا لَهُ
فِي الْأَلْواحِ»
«الواح» جمع «لوح» است، كه در اصل از مادّه «لاحَ
يَلُوحُ» به معناى ظاهر شدن و درخشيدن گرفته شده است. [6]
[أَلْهاكُم:]
«أَلْهاكُمُ
التَّكَاثُرُ»
«أَلْهاكُم» از مادّه «لهو» به معناى سرگرم شدن به كارهاى كوچك و غافل ماندن از اهداف و كارهاى مهم است. «راغب» در «مفردات»
مىگويد: «لهو» چيزى است كه انسان را به خود مشغول داشته، و از مقاصد و اهدافش باز مىدارد. [7]
[أَلْهَمَها:]
«فَأَلْهَمَها
فُجُورَها»
«أَلْهَمَها» از مادّه «الهام» در اصل به معناى بلعيدن يا نوشيدن چيزى است. سپس به معناى القاء مطلبى از سوى
پروردگار در روح و جان آدمى آمده است؛ گويى روح انسان آن مطلب را با تمام وجودش
مىنوشد و مىبلعد، و گاه به معناى وحى نيز آمده است.
ولى بعضى از مفسرين معتقدند كه تفاوت
«الهام» با «وحى» در اين است: شخصى كه