نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 646
معناى بازگشودن چيز پوشيده و كنار زدن پرده است، سپس به معناى خستگى و ضعف به
كار رفته، گويى نيروهاى انسان در چنين حالتى همگى آشكار و مصرف مىگردد و چيزى از
آنها در بدن او مكتوم نمىماند. [1]
[يَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ:]
«وَ يَسْتَحْيي
نِسآءَهُمْ»
جمله «يَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ» (زنان آنها را زنده نگه مىداشت) از مادّه «استحياء- حياة» ظاهر در
اين است كه، اصرار به بقاء حيات دختران و زنان داشتند، يا به خاطر خدمتكارى و يا
كامجوئىهاى جنسى و يا هر دو. [2]
[يَسْتَسْخِرُون:]
«ءَايَةً
يَسْتَسْخِرُونَ»
جمله «يَسْتَسْخِرُون» از مادّه «استسخار» به عقيده جمعى از مفسران، به معناى
«يسخرون» (مسخره مىكنند) آمده، و در ميان اين دو تعبير
فرقى نيست، در حالى كه بعضى ديگر، براى اين دو، معناى متفاوتى قائلند:
«يَسْتَسْخِرُون» را به خاطر مفهومى كه در باب استفعال نهفته شده، به معناى
دعوتكردن ديگران به سخريه نمودن دانستهاند، اشاره به اين كه: نه تنها خودشان
آيات الهى را به باد استهزاء مىگرفتند، بلكه تلاش و كوشش داشتند ديگران نيز اين
كار را انجام دهند تا مسأله به شكل عمومى در جامعه درآيد.
بعضى تفاوت اين دو را در تأكيد بيشترى مىدانند كه از جمله «يَسْتَسْخِرُون» استفاده
مىشود. و بعضى اين جمله را به عنوان «اعتقاد به سخريه بودن چيزى» تفسير كردهاند،
يعنى آنها بر اثر انحراف شديد، به راستى معتقد بودند كه اين معجزات سخريهاى بيش
نيست! ولى معناى دوم، از همه مناسبتر به نظر مىرسد. [3]
[يَسْتَصْرِخُ:]
«بِالْأَمْسِ
يَسْتَصْرِخُهُ»
«يَسْتَصْرِخُ» از «استصراخ» به معناى يارى طلبيدن است، ولى، در اصل به معناى فرياد كشيدن و يا از ديگرى
تقاضاى فرياد زدن، مىباشد و اين امر معمولًا ملازم با يارى طلبيدن است. [4]
[يَسْتَضْعَفُون:]
«كَانُوا
يُسْتَضْعَفُونَ»
«يَسْتَضْعَفُون» از مادّه «استضعاف» معادل كلمه «استعمار» است كه در عصر و زمان ما به كار
مىرود و مفهوم آن اين است كه: