نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 637
«ثَنى ثَوْبَهُ»؛ و اين كه به دو نفر «إِثْنَان» گفته مىشود، به خاطر آن
است كه يكى را در كنار ديگر قرار مىدهيم، و اگر به مداحى كردن «ثناخوانى» گفته مىشود،
به خاطر آن است كه صفات برجسته طرف را يكى پس از ديگرى مىشمرند.
اين ماده، به معناى خم شدن، نيز آمده است؛ چرا كه
انسان با اين كار قسمتهايى از بدن خود را به يكديگر نزديك مىسازد. و نيز، به
معناى در دل گرفتن كينه و عداوت آمده است؛ چرا كه با اين كار، انسان عداوت شخص يا
چيزى را به دل نزديك مىسازد. [1]
[يُجادِلُ:]
«يُجادِلُ في
ءَآياتِ»
«يُجادِلُ» از مادّه «جَدَل»، در اصل، به معناى «تابيدن طناب و محكم كردن آن است»، سپس، در مورد ساختمانها
و زره، و مانند آن، به كار رفته و به همين جهت، به عمل كسانى كه در مقابل هم
مىايستند و مناظره مىكنند و هر كدام مىخواهد پايههاى سخن خود را محكم كرده، بر
ديگرى غلبه نمايد، «مجادله» گفته مىشود.
ولى، بايد توجّه داشت كه: «مجادله» از نظر محتواى لغت عرب، هميشه مذموم نيست (هر چند در فارسى
روزمره، به ما اين معنا را مىبخشد) بلكه اگر در مسير حق، و متكى به منطق، و براى
تبيين واقعيتها، و ارشاد افراد بىخبر بوده باشد، ممدوح است، و اگر متكى به دلائل
واهى، و ناشى از تعصب و جهل و غرور، و به منظور اغفال اين و آن، صورت گيرد، مذموم
است، و اتفاقاً در قرآن مجيد، در هر دو مورد به كار رفته است. [2]
[يُجْبى:]
«يُجْبى إِلَيْهِ
ثَمَراتُ»
«يُجْبى» از مادّه «جباية»، به معناى جمع كردن است، و لذا به حوض، كه آب را در خود جمع مىكند «جابيه» مىگويند. [3]
[يُجِرْكُمْ:]
«يُجِرْكُمْ مِّن
عَذابٍ»
«يُجِرْكُمْ» از مادّه «اجاره» به معانى مختلفى آمده است، به فرياد رسيدن، نجات دادن از عذاب، و پناه دادن،
و حفظ كردن. [4]
[يَجْمَحُونَ:]
«وَ هُمْ
يَجْمَحُونَ»
«يَجْمَحُونَ» از مادّه «جِماح» به معناى حركت شتابانه و شديدى است كه هيچ چيز نتواند از آن جلوگيرى كند،
همانند حركت اسبهاى سركش و چموش، كه نتوان آنها را متوقف ساخت و به همين جهت چنين
اسبى را «جَمُوح» مىگويند. [5]