نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 636
همان معناى اول است.
بعضى نيز آن را از مادّه «مطّ» (بر وزن خط) به معناى كشيدن پا يا ساير اعضاى بدن به هنگام
اظهار بىاعتنايى يا كسالت مىدانند، ولى اشتقاق آن از «مطا» با ظاهر لفظ مناسبتر است. زيرا اگر از مادّه
«مطا» باشد، تغييرى در ظاهر لفظ حاصل نشده، در حالى كه اگر از مادّه «مط» باشد،
«يَتَمَطّى» در اصل «يَتَمَطَّط» بوده كه «طاء» آخر آن تبديل به «ياء» شده است. [1]
[يَتَنَازَعُون:]
«يَتَنَازَعُونَ
فيها كَأْساً»
«يَتَنَازَعُون» از مادّه «تنازع» به معناى گرفتن از يكديگر است، و گاه به معناى «تجاذب و مخاصمه» مىآيد، لذا بعضى از مفسران
گفتهاند: اين جمله اشاره به آن است كه بهشتيان به عنوان شوخى و مزاح و افزايش
سرور و انبساط، جامهاى «شراب طهور» را از دست يكديگر مىكشند و مىنوشند.
ولى، به طورى كه بعضى از ارباب لغت گفتهاند: تنازع هر گاه در موردى مانند
«كأس» (جام) به كار مىرود، به معناى گرفتن از يكديگر است، نه كشمكش و تجاذب. [2]
[يَتيهُونَ:]
«يَتيهُونَ فِي
الأَرْضِ»
«يَتيهُونَ» از مادّه «تيه» به معناى سرگردانى است، ولى بعداً اين نام (نام تيه) به بيابانى گذارده شد كه
بنى اسرائيل در آن سرگردان بودند و اين بيابان بخشى از بيابان سينا بوده است. [3]
[يُثْخِنَ:]
«يُثْخِنَ فِي
الأَرْضِ»
«يُثْخِنَ» از مادّه «اثخان» و از ريشه «ثِخَن» (بر وزن شِكَن) در اصل، به معناى ضخامت، غلظت و سنگينى آمده است، سپس به همين
مناسبت به پيروزى و غلبه آشكار و قوت و قدرت و شدت اطلاق شده است. [4]
[يَثْقَفُوكُم:]
«يَثْقَفُوكُمْ
يَكُونُوا»
«يَثْقَفُوكُم» از مادّه «ثقف و ثقافة» به معناى مهارت در تشخيص يا انجام چيزى است، به همين جهت، به معناى فرهنگ و
يا تسلط ماهرانه بر چيزى نيز به كار مىرود. [5]
[يَثْنُون:]
«إِنَّهُمْ
يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ»
«يَثْنُون» از مادّه «ثنى» (بر وزن سنگ)، در اصل به معناى نزديك ساختن قسمتهاى مختلف چيزى به يكديگر
است، مثلًا در مورد تا كردن لباس و پارچه گفته مىشود: