نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 634
آمده است و در آيه مورد بحث، كنايه زيبايى از اين مطلب است كه: خداوند شما را
تنها نمىگذارد و اجر و پاداش اعمالتان را همراه شما مىكند. [1]
[يَتَسائَلُون:]
«بَعْضٍ
يَتَسآءَلُونَ»
«يَتَسائَلُون» از مادّه «سؤال» به معناى پرسش كردن از يكديگر است، اشاره به اين كه: هر كدام از بهشتيان از
دوستان خود سؤال مىكنند، و وضع گذشته آنها را جويا مىشوند؛ چرا كه يادآورى اين
مسائل، و نجات از آن همه درد و رنج، و رسيدن به اين همه مواهب، خود نيز لذتى است،
درست همانطور كه انسان هنگامى كه از سفر خطرناكى باز مىگردد، و در محيط امن و
امان مىنشيند، با همسر و فرزندان خود، وضع گذشته را گفتگو كرده و از نجاتشان
اظهار خوشحالى مىكنند. [2]
[يَتَسَلَّلُون:]
«يَتَسَلَّلُونَ
مِنْكُمْ»
«يَتَسَلَّلُون» از مادّه «تسلّل» در اصل به معناى بر كندن چيزى است، مثلًا گفته مىشود: سَلَّ السَّيْفَ مِنَ الْغِمْد: «يعنى شمشير را
از غلاف كشيد» و معمولًا به كسانى كه مخفيانه و به طور قاچاقى از جايى مىگريزند، «مُتَسَلِّلُون» گفته
مىشود. [3]
[يَتَغامَزُونَ:]
«بِهِمْ
يَتَغامَزُونَ»
«يَتَغامَزُونَ» از مادّه «غمز» (بر وزن طنز) به معناى اشاره با چشم و دست به چيزى است كه مورد عيبجوئى است،
و گاه اين واژه به معناى هرگونه عيبجوئى به كار مىرود هر چند با زبان باشد، و
تعبير به «تَغامُز» (از باب تفاعل) دليل بر اين است كه همه آنها در مقابل يكديگر در اين كار شركت
داشتند، هر يك با اشاره به ديگرى چيزى مىگفت كه همه استهزاءآميز بود. [4]
[يَتَفَطَّرْنَ:]
«يَتَفَطَّرْنَ مِن
فَوْقِهِنَّ»
«يَتَفَطَّرْنَ» از مادّه «فَطْر» (بر وزن سطر) در اصل به معناى شكاف از طول است. [5]
[يَتَفَيَّؤُا:]
«مِن شَيْءٍ
يَتَفَيَّؤُا»
«يَتَفَيَّؤُا» از مادّه «فَيىء» به معناى بازگشت و رجوع است.
بعضى گفتهاند: عرب سايه موجودات را به هنگام صبحگاهان، «ظِلّ» مىنامد و در عصرگاهان «فَيىء»، و اگر مىبينيم به قسمتى از غنائم و اموال
«فيىء» گفته