نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 617
و داخل كردن شب در روز، و روز در شب، ممكن است اشاره به افزايش تدريجى و كوتاه
شدن شب و روز در طول سال باشد، كه تدريجاً از يكى كاسته، و به صورت نامحسوسى بر
ديگرى مىافزايد، تا فصول چهار گانه سال با ويژگىها و آثار پر بركتش ظاهر گردد
(تنها در دو نقطه از روى زمين است كه اين تغيير تدريجى و فصول چهار گانه نيست يكى
نقطه حقيقى قطب شمال و جنوب است كه در طول سال، شش ماه شب، و شش ماه روز مىباشد،
و ديگرى خط باريك و دقيق استوا است كه در تمام سال، شب و روز يكسان است).
و يا اشاره به اين باشد كه تبديل شب به روز، و روز به شب، به خاطر وجود جو
زمين به طور ناگهانى صورت نمىگيرد، تا انسان و همه موجودات زنده را در برابر
خطرات مختلف قرار دهد، بلكه نخستين اشعه آفتاب از هنگام طلوع فجر در اعماق تاريكى
نفوذ كرده، كم كم نفوذ بيشترى پيدا مىكند، تا تمام صفحه آسمان را بگيرد، درست به
عكس چيزى كه به هنگام پايان روز و دخول شب تحقق مىيابد. [1]
[وَلِىّ:]
«مِنْ وَلِيٍّ وَ
لا واقٍ»
«ولىّ» (سرپرست و حافظ) از مادّه «وَلاء» و «واق» (نگهدارنده) گر چه از نظر معنا شبيهاند ولى اين تفاوت را
دارند كه يكى جنبه اثباتى را بيان مىكند و ديگرى جنبه نفى را، يكى به معناى نصرت
و يارى است و ديگرى به معناى دفاع و نگهدارى.
در مورد فرق ميان «ولىّ» و «نصير» بعضى گفتهاند: «ولىّ» كسىاست كه بدون درخواست به انسان كمك كند،
اما «نصير» مفهومى اعم دارد. اين احتمال نيز وجود دارد كه «ولىّ» اشاره به سرپرستى
است كه به حكم ولايت و بدون درخواست، حمايت وكمك مىكند، و «نصير» فريادرسى است كه
بعد از تقاضاى كمك به يارى انسان مىشتابد. [2]
[وَليجَة:]
«وَ لَا
الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً»
«وَليجَة» از مادّه «وُلُوج» به معناى «دخول» است، و به كسى گفته مىشود كه محرم اسرار و گرداننده كارهاى
انسان مىباشد، و معناى آن تقريباً با «بِطانَة» يكسان است. [3]
[وَلْيُمْلِلْ:]
«وَ لْيُمْلِلِ
الَّذي عَلَيْهِ»
«وَلْيُمْلِلْ» در اصل از مادّه «مِلَّة» به معناى دين و احكام الهى است، و بعضى گفتهاند: