«أَقْفال» جمع «قفل» در اصل از مادّه «قفول» به معناى بازگشت كردن، يا «قفيل» به معناى شىء خشك است؛ و از آنجا كه وقتى در
را ببندند و بر آن قفل زنند، هر كس بيايد، از آنجا بازمىگردد، و همانند موجود خشك
و صلب، چيزى در آن نفوذ نمىكند، اين كلمه به اين ابزار مخصوص اطلاق شده است. [3]
[أقم:]
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ
لِلدِّينِ»
«أقم» از مادّه «اقامه» به معناى صاف و مستقيم كردن و بر پا داشتن است. [4]
[أقنوم:]
«اقنوم» به معناى اصل و ذات، و جمع آن «اقانيم» است. [5]
[أَقْوات:]
«وَ قَدَّرَ فيهآ
أَقْواتَها»
«اقوات» از مادّه «قُوت» به معناى مواد غذايى مىباشد. [6]
[أَقْوَم:]
«يَهْدي لِلَّتي
هِيَ أَقْوَمُ»
«أَقْوَم» از مادّه «قيام» گرفته شده است؛ و از آنجا كه انسان هنگامى كه مىخواهد فعاليت پىگيرى انجام
دهد، قيام مىكند و به كار مىپردازد، از اين نظر، «قيام» كنايه از حسن انجام امور و آمادگى براى فعاليت
آمده است.
ضمناً، «استقامت» كه از همين ماده گرفته شده و «قيم» كه آن هم از اين ماده است به معناى صاف، مستقيم، ثابت و پا
بر جا است. و از آنجا كه «أَقْوَم»
«افعل تفضيل» است؛ به معناى صافتر، مستقيمتر و پابرجاتر
مىآيد. و به اين ترتيب مفهوم آيه فوق چنين است: «قرآن به طريقهاى كه
مستقيمترين، صافترين و پابرجاترين طرق است، دعوت مىكند». و «قيل» به معناى «سخن گفتن» است كه در
اينجا اشاره به ذكر خدا و تلاوت قرآن است. [7]