نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 608
كه، من تنها خودم او را آفريدم و اين همه نعمتها به او بخشيدم، اما او
نمكنشناسى كرد.
در صورت دوم نيز دو احتمال وجود دارد:
ممكن است اشاره به اين باشد كه او در شكم مادر و به هنگام تولد، تك و تنها
بود، نه اموالى داشت و نه فرزندانى، و اينها را همه بعداً به او بخشيدم. يا اشاره
به اين كه او خودش را «وحيد» (شخص منحصر به فرد در ميان عرب) مىناميد، و مشهور است كه
مىگفت: أَنَا الْوَحِيْدُ ابْنُ الْوَحِيْدِ،
لَيْسَ لِى فِى الْعَرَبِ نَظِيْرٌ، وَ لا لِأَبِى نَظِيْرٌ!: «من منحصر به فرد و فرزند منحصر به فردم! در عرب نه نظيرى
براى من وجود دارد و نه براى پدرم»!
از بعضى از روايات استفاده مىشود «وحيد» به معناى بى پدر و فرزند نامشروع
است، ولى در اين روايت قرينهاى وجود ندارد كه تفسير آيه فوق اين باشد، به علاوه
با دقت روشن مىشود: اين معنا متناسب با آيه فوق نيست. اين مطلب به عنوان استهزا
در آيه ذكر شده است. ولى از ميان همه اين تفسيرهاى چهار گانه، تفسير اول از همه
مناسبتر است. [1]
[وَدَّعَ:]
«مَا وَدَّعَكَ
رَبُّكَ»
«وَدَّعَ» از مادّه «توديع» به معناى ترك گفتن و وداع كردن است. [2]
[وَدْق:]
«فَتَرَى الْوَدْقَ
يَخْرُجُ»
«وَدْق» (بر وزن شرق) به عقيده بسيارى از مفسران، به معناى دانههاى باران است كه از
خلال ابرها بيرون مىآيد، ولى به گفته
«راغب» در «مفردات» معناى ديگرى نيز دارد، و آن ذرات
بسيار كوچكى از آب است كه به صورت غبار به هنگام نزول باران در فضا پراكنده
مىشود، اما معناى اول، در اينجا مناسبتر است؛ زيرا آنچه بيشتر، نشانه عظمت
پروردگار است همان دانههاى حياتبخش باران مىباشد، نه آن ذرات غبار مانند آب. [3]
[وَدُود:]
«رَبِّي رَحيمٌ
وَدُودٌ»
«وَدُود» صيغه مبالغه از «ودّ» به معناى محبت است، ذكر اين كلمه بعد از كلمه «رحيم» اشاره به اين
است كه، نه تنها خداوند به حكم رحيميتش به بندگان گنهكارِ توبهكار، توجّه دارد،
بلكه از اين گذشته آنها را بسيار دوست مىدارد، كه هر كدام از اين دو (رحم و محبت)
خود انگيزهاى است براى پذيرش استغفار و توبه