«وثاق» از مادّه «ثِقَة» به معناى طناب يا هر چيزى است كه با آن مىبندند. [2]
[وُجْد:]
«سَكَنْتُمْ مِّنْ
وُجْدِكُمْ»
«وُجْد» از مادّه «وُجُود» (بر وزن حكم) به معناى توانايى و تمكن است، بعضى از مفسران تفسيرهاى ديگرى
براى آن ذكر كردهاند، كه در نتيجه به همين معنا باز مىگردد، «راغب» نيز در
«مفردات» مىگويد:
تعبير به «مِنْ وُجْدِكُمْ» مفهومش اين است كه به مقدار توانايى و به اندازه غناى خود، مسكن مناسب براى
زنان مطلقه در نظر بگيريد. [3]
[وَجَل:]
«وَجِلَتْ
قُلُوبُهُمْ»
«وَجَل» همان حالت خوف و ترسى است كه به انسان دست مىدهد و سرچشمه آن يكى از اين دو
چيز است:
گاهى به خاطر درك مسئوليتها و احتمال عدم قيام به وظائف لازم در برابر خدا
مىباشد.
و گاهى به خاطر درك عظمت مقام و توجّه به وجود بىانتها و پر مهابت او است. [4]
[وَجْه:]
«إِلَّا ابْتِغآءَ
وَجْهِ اللَّهِ»
«وَجْه» در لغت به معناى «صورت» است و گاهى به معناى «ذات» به كار برده مىشود.
بنابراين «وجه اللَّه» يعنى ذات خدا. يعنى از آنجا كه صورت آئينه روح و دل آدمى است، و حواسى كه
انسان را با خارج مربوط مىكند، تقريباً همه در آن قرار دارد، گاهى به معناى روح،
يا به معناى ذات نيز آمده است.
و در سوره «روم» منظور صورت باطنى و روى دل مىباشد، بنابراين، منظور تنها توجّه با صورت
نيست، بلكه توجّه با تمام وجود است، زيرا وجه و صورت، مهمترين عضو بدن و سنبل آن
است.
درست است كه «وَجْه» از نظر لغت، به معناى صورت است كه، به هنگام مقابله با كسى با آن مواجه و
روبرو مىشويم، ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مىرود، منظور ذات پاك او
است. بعضى نيز «وَجْهُ رَبِّك» را در سوره «رحمان» به معناى صفات پروردگار دانستهاند كه از طريق آن، بركات و نعمتها بر
انسانها نازل مىشود،