نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 604
[واصِب:]
«وَلَهُ الدِّينُ
واصِباً»
«واصِب» در اصل از مادّه «وصوب» به معناى بيمارىهاى مزمن و به معناى دوام گرفته شده است،
و بعضى آن را به معناى «خالص» تفسير كردهاند (طبعاً تا چيزى خالص نباشد دوام پيدا
نخواهد كرد) و ممكن است تعبير آيه فوق اشاره به هر دو جهت باشد، يعنى هميشه و هر
زمان دين خالص از آن خدا است، و كسانى كه دين را به معناى اطاعت گرفتهاند، «واصِب» را به معناى
واجب دانستهاند يعنى تنها بايد اطاعت فرمان خدا كرد. در روايتى مىخوانيم: شخصى
تفسير اين جمله را از امام صادق عليه السلام سؤال كرد، امام فرمود:
«ولىّ» (سرپرست و حافظ) و «واق» (نگهدارنده) گر چه از نظر معنا شبيهاند ولى اين تفاوت را
دارند كه يكى جنبه اثباتى را بيان مىكند و ديگرى جنبه نفى را، يكى به معناى نصرت
و يارى است و ديگرى به معناى دفاع و نگهدارى. [2]
[واقِعَة:]
«وَقَعَتِ
الْواقِعَةُ»
«واقِعَة» به صورت سربسته، اشاره به مسأله رستاخيز است، و از آنجا كه وقوعش حتمى است،
از آن تعبير به «واقعه» شده، و حتى بعضى آنرا يكىازنامهاى قيامت شمردهاند. [3]
[والِدات:]
«وَ الْوالِداتُ
يُرْضِعْنَ»
«والِدات» جمع «والده»، در لغت عرب، به معناى مادر است، ولى
«أُمّ» معناى وسيعترى دارد كه گاه به مادر، يا مادر
مادر، و گاه به ريشه و اساس هر چيزى اطلاق مىشود. [4]
[وَ انْحَر:]
«لِرَبِّكَ وَ
انْحَرْ»
تعبير به «وَ انْحَر» از مادّه «نحر» كه مخصوص كشتن شتر است، شايد به خاطر اين است كه، در ميان قربانىها، شتر از
اهميت بيشترى برخوردار بود، و مسلمانان نخستين، علاقه بسيار به آن داشتند، و
قربانى كردن شتر بدون ايثار و گذشت ممكن نبود.