نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 597
[نُكْر:]
«جِئْتَ شَيْئاً
نُّكْراً»
«نُكْر» به معناى كار مشكل و بىسابقه يا كم سابقه و به معناى زشت و منكر است، و
بازتاب آن قوىتر از كلمه «امْر» كه در ماجراى سوراخ كردن كشتى بود مىباشد، دليل آن هم
روشن است؛ زيرا كار اول او زمينه خطرى براى جمعى فراهم كرد كه به زودى متوجّه شدند
و خطر را دفع كردند، ولى در اقدام دوم، ظاهراً او مرتكب جنايتى شده بود. [1]
[نُكُر:]
«إِلى شَيْءٍ
نُّكُرٍ»
«نُكُر» مفرد است و از مادّه «نكاره» به معناى موضوع وحشتناك و ناشناخته است. [2]
[نُكَفِّر:]
«لَنُكَفِّرَنَّ
عَنْهُمْ»
«نُكَفِّر» از مادّه «تكفير»، در اصل به معناى «پوشاندن» است، و منظور از پوشاندنِ گناهان در اينجا عفو و
بخشش الهى است. [3]
[نَكِير:]
«فَكَيْفَ كَانَ
نَكيرِ»
واژه «نَكِير» از مادّه «انكار» و به معناى همان است، و منظور از انكار خداوند همان مجازات و عذاب او است.
«نَكِيرِ» به معناى «انكار» است، و در سوره «ملك» كنايه از عقوبت مىباشد، زيرا انكار خداوند در برابر افعال
اين اقوام از طريق مجازات آنها صورت گرفته است.
بايد توجّه داشت اين كلمه در اصل «نكيرى» بوده، همان گونه كه «نذير» در آيه قبل «نذيرى» بوده، ياء
متكلم محذوف شده، و كسره كه دلالت بر آن مىكند باقى مانده است. [4]
[نَمَارِق:]
«وَ نَمَارِقُ
مَصْفُوفَةٌ»
«نَمَارِق» جمع «نُمْرقه» (بر وزن غُلغُله)، به معناى پشتى كوچك است كه بر آن تكيه مىكنند، و معمولًا
به هنگام استراحت كامل از آنها استفاده مىشود، و تعبير به «مَصْفُوفَة» اشاره به تعدد و نظم خاصى است كه بر آنها حاكم
است. [5]
[نُمِدُّ:]
«كُلًّا نُّمِدُّ
هؤُلاءِ»
«نُمِدُّ» از مادّه «امداد» به معناى كمك رساندن و كامل كردن نقصان چيزى و جلوگيرى از قطع و پايان آن
است، «راغب»