نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 584
براى پذيرايى ميهمان آماده مىشود و بعضى گفتهاند: نخستين چيزى كه به وسيله
آن از مهمان پذيرايى مىشود- همانند شربت يا ميوهاى است كه در آغاز ورود براى
ميهمان مىآورند.
اين تعبير در سوره «صافات» نشان مىدهد كه بهشتيان همچون ميهمانهاى عزيز و محترم
پذيرايى مىگردند.
و در هر حال، اين تعبير لطيف و زيبا در سوره «فصّلت»، نشان مىدهد كه مؤمنان با استقامت، همه ميهمان
خدايند و بهشت ميهمانسراى اللَّه است، و نعمتهايش وسائل پذيرايى دوستان خدا.
اما در مورد سوره «واقعه» بديهى است دوزخيان نه ميهمانند، و نه «زقوم» و «حميم»
وسيله پذيرايى محسوب مىشود، بنابراين يك نوع طعنه بر آنها است، تا حساب كنند وقتى
پذيرايى آنها چنين باشد، واى به حال مجازات و كيفر آنان! [1]
[نزول:]
«أَنْزَلْنآ
إِلَيْكَ آياتِ»
«نزول» به معناى (فرود آمدن) در مورد قرآن مجيد، به اين معنا نيست كه مثلًا خداوند
مكانى در آسمانها دارد و قرآن را از آن محل بالا فرو فرستاده است، بلكه اين تعبير
اشاره به علوّ مقامى و معنوى پروردگار است. [2]
[نسب:]
«فَجَعَلَهُ
نَسَباً وَ صِهْراً»
منظور از «نسب» پيوندى است كه در ميان انسانها از طريق زاد و ولد به وجود مىآيد، مانند
ارتباط پدر و فرزند، يا برادران به يكديگر.
اما منظور از «صهر» كه در اصل به معناى «داماد» است، پيوندهايى است كه از اين طريق ميان دو طايفه بر قرار
مىشود، مانند پيوند انسان با نزديكان همسرش، و اين دو، همان چيزى است كه فقهاء در
مباحث نكاح از آن تعبير به «نسب» و «سبب» مىكنند. در قرآن مجيد، در سوره «نساء» به هفت مورد از
محارم كه از طريق نسب به وجود مىآيند اشاره شده (مادر، دختر، خواهر، عمه، خاله،
دختر برادر و دختر خواهر) و به چهار مورد از موارد سبب و صهر (دختر همسر، مادر
همسر، همسر فرزند، و همسر پدر). [3]
[نَسْتَنْسِخُ:]
«إِنَّا كُنَّا
نَسْتَنْسِخُ»
«نَسْتَنْسِخُ» و «استنساخ» در اصل از «نسخ» گرفته شده، كه به معناى زائل كردن چيزى به