نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 578
خود آماده پذيرايى بيماران است، او به دنبال بيماران نمىرود، ولى اگر بيمارى
به او مراجعه كند از درمانش فروگذار نمىكند.
از رواياتى كه در اين زمينه به ما رسيده و مرحوم «كلينى» در كتاب «اصول كافى» در باب «طبقات الانبياء و الرّسل» و باب «الفرق بين النبىّ و الرّسل» آورده چنين استفاده مىشود: «نبى» كسى است كه تنها حقايق وحى را در حال خواب
مىبيند (همانند رؤياى ابراهيم عليه السلام) و يا علاوه بر خواب در بيدارى هم صداى
فرشته وحى را مىشنود. البته، آنچه در اين روايات وارد شده، با تفسيرى كه گفتيم،
منافات ندارد؛ چرا كه ممكن است مأموريتهاى متفاوت پيامبر و رسول تأثير در نحوه
دريافت آنها از وحى داشته باشد، و به تعبير ديگر، هر مرحلهاى از مأموريت، همراه
با مرحله ويژهاى از وحى است (دقت كنيد). [1]
[نَبِيّاً:]
«وَ كَانَ رَسُولًا
نَبِيّاً»
«نَبِيّاً» در اصل از «نبوة» (بر وزن نَغْمة) به معناى رفعت و بلندى مقام گرفته شده، البته ريشه ديگرى نيز
دارد كه از «نبأ» به معناى خبر است؛ زيرا پيامبر، خبر الهى را دريافت مىكند و به
ديگران خبر مىدهد اما در اينجا مناسبتر همان معناى اول است. [2]
[نَبِيذ:]
«نَبِيذ» از مادّه «نَبْذ» عبارت از اين بوده كه مقدارى خرما يا كشمش را در ظرفى كه مقدارىآب درآن بود
مىريختند وچند روزى مىگذاشتند، و سپس مىنوشيدند هرچند رسماً شراب نبود، ولى بر
اثر گرمى هوا مواد قندى آن تبديل به الكل خفيفى مىشد. [3]
[نَتَقْنَا:]
«وَ إِذْ نَتَقْنَا
الْجَبَلَ»
«نَتَقْنَا» از مادّه «نَتْق» (بر وزن قَلْع) در اصل، به معناى كندن چيزى از جايش و به سوى ديگرى پرتاب
كردن است، به زنانى كه زياد فرزند مىآورند نيز «ناتق» مىگويند؛ زيرا به آسانى فرزند را از محيط رحم
جدا كرده و به خارج مىگذارند. [4]
[نَجْد:]
«وَ هَدَيْنَاهُ
النَّجْدَيْنِ»
«نَجْد» در اصل به معناى مكان مرتفع است در مقابل «تهامه» كه به سرزمينهاى پست گفته مىشود، يا به
تعبير ديگر «بلند بوم» و «پست بوم» است، و در اينجا كنايه از خير و شرّ و مسير
سعادت و شقاوت است. اين تفسير در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام