نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 577
مسئوليت، آزمايش و امتحان» است، و اين يكى از بزرگترين مواهب خدا است كه به
انسان كرامت فرموده و او را شايسته «تكليف و مسئوليت» قرار داده است. و از آنجا كه
«آزمايش و تكليف» بدون «آگاهى» ممكن نيست، در آخر آيه اشاره به ابزار شناخت و چشم
و گوش مىكند كه در اختيار انسانها قرار داده است.
بعضى نيز گفتهاند: منظور از ابتلاء و آزمايش در اينجا تطوّرات و تحولاتى است
كه به جنين از مرحله نطفه، تا رسيدن به يك انسان كامل دست مىدهد. ولى با توجّه به
تعبير «نَبْتَلِيْه» و همچنين تعبير به «انسان» تفسير اول مناسبتر است.
ضمناً، از اين تعبير استفاده مىشود كه ريشه همه ادراكات انسان از ادراكات حسى
او است؛ و به تعبير ديگر، ادراكات حسّى، «مادرِ» همه «معقولات» است، و اين نظريه
بسيارى از فلاسفه اسلامى است، و در ميان فلاسفه يونان «ارسطو» نيز طرفدار همين نظر
بوده است. [1]
[نَبَذْتُها:]
«أَثَرِ الرَّسُولِ
فَنَبَذْتُها»
«نَبَذْتُها» از مادّه «نَبْذ» طبق يك تفسير، به معناى افكندن خاك در درون گوساله است، و طبق تفسير ديگر، به
معناى رها كردن تعليمات موسى عليه السلام است. [2]
[نَبَذْنَاهُم:]
«فَنَبَذْنَاهُم
فِى الْيَمِّ»
«نَبَذْنَاهُم» از مادّه «نبذ» (بر وزن نبض) به معناى دور افكندن اشياء بىارزش و بىمقدار است.
تعبير «نَبَذْنَاهُم» (آنها را افكنديم) در سوره «ذاريات» اشاره به اين است كه «فرعون» با تمام قدرت و لشكريانش آن
چنان در برابر اراده خداوند ضعيف بودند، كه همچون يك موجود بىمقدار آنها را در
وسط درياى «نيل» افكند. [3]
[نبىّ:]
«الرَّسُولَ
النَّبِىَّ الْامِّىَّ»
«نبىّ» بنا بر يك تفسير، به معناى كسى است كه از وحى الهى آگاه است و خبر مىدهد، و
بنا بر تفسير ديگر، به معناى شخص عالىمقام است، اين از نظر لغت. اما از نظر
تعبيرات قرآنى، و لسان روايات، بعضى معتقدند: «نبىّ» دريافت وحى مىكند ولى موظف به ابلاغ آن نيست،
بلكه تنها براى انجام وظيفه خود او است، و يا اگر از او سؤال كنند پاسخ مىگويد.
به تعبير ديگر، «نبىّ» همانند طبيب آگاهى است كه در محل