منظور از «مَنَازِلَ» از مادّه «نُزُول» جمع «منزل» همان منزلگاههاى بيست و هشتگانهاى است كه ماه قبل از «محاق» و تاريكى مطلق، طى مىكند؛ زيرا هنگامى كه
ماه، سى روز تمام باشد، تا شب بيست و هشتم در آسمان قابل رؤيت است، ولى در شب بيست
و هشتم به صورت هلال بسيار باريك زرد رنگ، كم نور و كم فروغ در مىآيد، و در دو شب
باقيمانده قابل رؤيت نيست كه آن را «محاق» مىنامند، البته در ماههايى كه بيست و
نه روز است، تا شب بيست و هفتم معمولًا ماه در آسمان ديده مىشود، و دو شب
باقيمانده «محاق» است. [2]
[مناسك:]
«مَنْسَكاً هُمْ
نَاسِكُوهُ»
«مناسك» از مادّه «نُسُك» جمع «منسك» به معناى مطلق عبادت است، و در اينجا ممكن است تمام برنامههاى دينى و الهى
را شامل شود. [3]
[مَنَاص:]
«وَّ لاتَ حِينَ مَنَاصٍ»
«مَنَاص» از مادّه «نوص» به معناى پناهگاه و فريادرس است، مىگويند: عرب هنگامى كه حادثه سخت و
وحشتناكى رخ مىداده، مخصوصاً در جنگها، اين كلمه را تكرار مىكرد و مىگفت:
«مَنَاص؟، مَنَاص؟» يعنى پناهگاه كجا است؟، پناهگاه كجاست؟ و چون اين مفهوم با
فرار مقارن است گاهى به معناى محل فرار نيز آمده است. [4]
[مَنّاع:]
«مَّنَّاعٍ
لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ»
«مَنّاع» از مادّه «مَنْع» به حكم اين كه صيغه مبالغه است، به كسى گفته مىشود كه بسيار از چيزى منع
مىكند، بنابراين «مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ» كسى است كه به هر صورت مخالف هر كار خير است. [5]
[منافق:]
«إِذا جآءَكَ
الْمُنَافِقُونَ»
«منافق» در اصل از مادّه «نَفْق» (بر وزن نفخ) به معناى نفوذ و پيشروى است و «نَفَق» (بر
وزن شفق) به معناى كانالها و نقبهايى است كه زير زمين مىزنند، تا براى استتار
يا فرار از آن استفاده كنند. بعضى از مفسران گفتهاند: بسيارى از حيوانات مانند:
موش صحرايى، روباه و سوسمار، براى لانه خود دو سوراخ قرار مىدهند: يكى آشكار، كه
از آن وارد و خارج مىشوند، و ديگرى پنهانى،