نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 554
غرور آنها پرده برداشته است، به طورى كه همواره درخور سرزنش هستند. [1]
[مِمَّا:]
«وَ أَنْفِقُوا
مِمَّا جَعَلَكُم»
تعبير به «مِمَّا» (از چيزهايى كه ...) تعبير عامى است كه نه تنها اموال، بلكه تمام سرمايهها و
مواهب الهى را شامل مىشود، و همان گونه كه قبلًا نيز گفتهايم انفاق، مفهوم وسيعى
دارد كه منحصر به مال نيست، بلكه علم و هدايت و آبروى اجتماعى، سرمايههاى معنوى و
مادى ديگر را نيز شامل مىشود. [2]
[مُمَدَّدَة:]
«في عَمَدٍ
مُّمَدَّدَةِ»
«مُمَدَّدَة» از مادّه «تمديد- مَدّ» به معناى كشيده و طويل است. [3]
[مَمْدُود:]
«وَجَعَلْتُ لَهُ
مَالًا مَّمْدُوداً»
«مَمْدُود» از مادّه «مَدّ» در اصل به معناى «كشيده» است كه در اينجا ناظر به گستردگى، حجم اموال او يا
كشش از نظر زمان و يا از نظر مكان است. بعضى گفتهاند: اموال او (وليد) به قدرى
گسترده بود كه در فاصله مكّه و طائف شتران بسيار و اسبهاى فراوان و مستغلات زياد
داشت. و بعضى گفتهاند: باغها و مزارعى داشت كه غلات يكى تمام نشده ديگرى
مىرسيد، به علاوه داراى صدهزار دينار طلا بود، و همه اين معانى در كلمه
«مَمْدُود» جمع است. [4]
[مُمَرَّد:]
«إِنَّهُ صَرْحٌ
مُّمَرَّدٌ»
«مُمَرَّد» از مادّه «تَمريد- مُرُود» به معناى صاف است. [5]
[مَمْنُون:]
«لَهُمْ أَجْرٌ
غَيْرُ مَمْنُونٍ»
«مَمْنُون» از مادّه «منّ» در اينجا به معناى قطع، يا نقص است، بنابراين «غَيْرُ مَمْنُون» يعنى «غير
مقطوع» و بدون نقص، بعضى واژه «مَنُون» (بر وزن زبون) به معناى مرگ را، نيز از
همين ماده دانستهاند و همچنين «منّت گذاردن با زبان» را، چرا كه اولى قطع و پايان
عمر است، و دومى نعمت و شكر را قطع مىكند.
بعضى از مفسران، نيز گفتهاند: منظور از «غَيْرُ مَمْنُون» در اينجا اين است
كه، هيچگونه منتى بر مؤمنان در اين اجر و پاداش گذارده نمىشود (ولى معناى اول
مناسبتر به نظر مىرسد).
و ممكن است همه اين معانى در سوره
«انشقاق» جمع باشد؛ زيرا نعمتهاى آخرت بر عكس نعمتهاى
دنيا كه ناپايدار و هم نقصانپذير، و غالباً آميخته با عوارض نامطلوب، و يا منت
اين و آن است، هيچگونه منت، نقصان، فناء و عوارض نامطلوب در آن راه ندارد،
جاودانى، نقصانناپذير است، خالى از هرگونه ناملايمات و هرگونه منّت است. [6]
[منّ:]
«أَنْزَلْنَا
عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى»
«منّ» در لغت به گفته بعضى قطرات كوچكى همچون قطرات شبنم است كه بر درختان مىنشيند
و طعم شيرينى دارد، يا به تعبير ديگر، يك نوع صمغ و شيره درختى است با طعم شيرين،
و بعضى گفتهاند: طعم آن شيرين توأم با ترشى بوده است. طبق روايتى از پيامبر اكرم
صلى الله عليه و آله «منّ» قارچهاى خوراكى بوده كه در آن سرزمين مىروئيده.
بعضى ديگر گفتهاند: مقصود از «منّ» تمام آن نعمتهايى است كه خدا بر بنى
اسرائيل «منّت» گذارده.
و يا اين كه «منّ» يك نوع عسل طبيعى بوده كه در كوههاى مجاور آن بيابان وجود
داشته، و يا شيرههاى نيروبخش مخصوص نباتى بوده كه در درختانى كه در گوشه و كنار
آن