نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 552
حاكميت و تصرف مالكانه نيست، و به اين ترتيب: هر مُلكى، مِلك است، در حالى كه
هر مِلكى، مُلك نيست. [1]
[ملك كبير:]
«وَ مُلْكاً
كَبيراً»
براى «نعيم» و «ملك كبير» تفسيرهاى زيادى شده، از جمله در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«معناى آيه اين است: ملكى است كه هرگز زائل نمىشود و فنا نمىپذيرد». يا نعمتهاى
بهشتى آن قدر گسترده است كه از نظر كثرت به وصف نمىآيد. يا اين كه «ملك كبير» آن
است كه فرشتگان به هنگام دخول بر بهشتيان اذن مىگيرند، و با سلام به آنها تحيت
مىگويند.
يا بهشتيان هر چه اراده كنند به آن دست مىيابند. يا پايينترين فرد بهشتى
قلمرو ملكش به اندازهاى است كه وقتى نگاه مىكند فاصله هزار سال راه را مىبيند!
و يا به معناى ملك دائمى و ابدى و توأم با تحقق تمام آرزوها است.
واژه «نعيم» كه در لغت به معناى «نعمتهاى فراوان» است، و «ملك كبير» كه از
عظمت و وسعت باغهاى بهشتيان خبر مىدهد، مفهوم وسيع و گستردهاى دارند كه همه
تفسيرهاى فوق را شامل مىشوند. [2]
[مَلَكُوت:]
«مَلَكُوتَ
السَّمَاواتِ»
منظور از «ملكوت» در اينجا حكومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است.
«مَلَكُوت» از ريشه «ملك» (بر وزن حكم) به معناى «حكومت و مالكيت» است و اضافه «واو» و «ت» به آن براى
تأكيد و مبالغه مىباشد، مفهوم آيه چنين مىشود:
حاكميت و مالكيت بى قيد و شرط همه چيز، به دست قدرت خدا است، و چنين خداوندى
از هر گونه عجز و ناتوانى، منزّه و مبرّا است، و در اين صورت، احياء مردگان، و
پوشيدن لباس حيات بر استخوانهاى پوسيده، و خاكهاى پراكنده، مشكلى براى او ايجاد
نخواهد كرد، چون چنين است، به طور يقين همه شما به سوى او باز مىگرديد، و معاد حق
است. [3]
[مَلُوم:]
«فَتَقْعُدَ
مَلُوماً مَّحْسُوراً»
تعبير به «مَلُوم» از مادّه «لَوْم» اشاره به اين است كه گاه بذل و بخشش زياد، نه تنها انسان را از فعاليت و
ضروريات زندگى بازمىدارد بلكه زبان ملامت مردم را بر او مىگشايد. [4]