نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 539
[مِعْشار:]
«وَ مَا بَلَغُوا
مِعْشارَ»
«مِعْشار» از مادّه «عُشر» و به همان معناست (يك دهم). بعضى آن را به معناى «عُشرِ عُشر» يعنى «يك صدم»
گرفتهاند، ولى بيشتر كتب لغت و تفاسير همان معناى اول را ذكر كردهاند، به هر
حال، اين گونه اعداد جنبه تعدادى ندارد، و براى تقليل است، در مقابلِ عدد هفت و
هفتاد و هزار و مانند آن، كه براى تكثير مىباشد. [1]
[مَعْشَر:]
«يا مَعْشَرَ
الْجِنِّ»
«مَعْشَر» در اصل، از «عشرة» به معناى «عدد ده» گرفته شده است و از آنجا كه عدد ده يك عدد كامل است، كلمه
«معشر» به يك جمعيت كامل- كه اصناف و طوائف مختلفى را در بر مىگيرد- گفته مىشود. [2]
[مُعْصِرات:]
«مِنَ
الْمُعْصِراتِ مآءً»
«مُعْصِرات» جمع از مادّه «عصر» به معناى فشار است، كه اشاره به «ابرهاى بارانزا» است،
گويى خودش را مىفشارد تا آب از درونش فرو ريزد (توجّه داشته باشيد مُعْصِرات اسم
فاعل است).
بعضى نيز، آن را به معناى ابرهايى كه آمادّه ريزش باران است تفسير كردهاند؛
زيرا اسم فاعل، گاه بهمعناى آمادگى براى چيزى مىآيد.
بعضى نيز گفتهاند: «مُعْصِرات» صفت ابرها نيست، بلكه صفت بادها است كه از هر
سو ابرها را تحت فشار براى ريزش باران قرار مىدهد. به گفته بعضى دانشمندان، ابرها
به هنگام تراكم سيستمى بر آنها حاكم مىشود كه خود را مىفشارد، و در نتيجه باران
از آن فرو مىبارد، و اين تعبير در حقيقت از معجزات علمى قرآن مجيد محسوب مىشود. [3]
[مُعَقِّبات:]
«لَهُ مُعَقِّباتٌ
مِّن بَيْنِ»
«مُعَقِّبات» چنان كه «طبرسى» در «مجمع البيان» و بعضى ديگر از مفسران بزرگ گفتهاند: جمع «مُعَقِّبَة» و آن هم به
نوبه خود جمع «مُعَقِّب» مىباشد و به معناى گروهى است كه پى در پى و به طور متناوب به دنبال كارى
مىروند. [4]