نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 533
[مُصَيْطِر:]
«عَلَيْهِمْ
بِمُصَيْطِرٍ»
«مُصَيْطِر» از مادّه «سَطْر» به معناى همان سطور كتاب است، و «مسيطر» كسى است كه سطربندى مىكند، و سطور كتاب را تنظيم
مىنمايد؛ سپس به عنوان هر شخصى كه بر چيزى مسلط باشد، و خطوط آن را تنظيم كند، يا
او را به اجبار وادار بر انجام كارى نمايد اطلاق شده است.
«آلوسى» در تفسيرخود مىنويسد: جمهور «مصيطر» را با «صاد» قرائت كردهاند در حالى كه
اصل «سين» است، و «صاد» بدل از آن است؛ زيرا اصل كلمه «سطر» است (جلد 30، صفحه 117، ذيل آيه مورد بحث). به
اين مطلب در ذيل آيه 38 سوره «طور» نيز اشاره كردهايم. [1]
[مُصَيْطِرُون:]
«هُمُ
الْمُصَيْطِرُونَ»
«مُصَيْطِرُونَ» از مادّه «سَطْر» اشاره به «ارباب انواع» است، كه جزء خرافات پيشينيان مىباشد، يعنى آيا آنها ارباب انواع هستند كه
انواعى آفريده باشند؛ زيرا آنها معتقد بودند كه هر نوع از انواع موجودات جهان، اعم
از انسان و انواع حيوانات و گياهان و غير آنها، داراى مدبر و مربى خاصى است كه آن
را «ربّ النوع» آن مىناميدند، و خدا را «ربّ
الارباب» خطاب مىكردند، اين عقيده شركآميز از نظر
اسلام مردود است، و در آيات قرآن، تدبير همه جهان از آن خدا معرفى شده و او را
«ربّ العالمين» مىخوانيم. اين واژه در اصل از «سطر» گرفته شده كه به معناى صفوف
كلمات، به هنگام نوشتن است. [2]
[مَضاجِع:]
«جُنُوبُهُمْ عَنِ
الْمَضاجِعِ»
«مَضاجِع» جمع «مضجع» به معناى بستر است، و دور شدن پهلو از بستر، كنايه از برخاستن از خواب و
پرداختن به عبادت پروردگار در دل شب است. [3]
[مضاعف:]
«فَأُولئِكَ هُمُ
الْمُضْعِفُونَ»
«مضاعف» از مادّه «ضَعْف» در لغت عرب، به معناى دو چندان نيست، بلكه دو برابر و چندين برابر را شامل
مىشود و حداقل در مورد آيه، ده برابر است (چنان كه قرآن مىگويد: مَنْ جاءَ
بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها). [4]