نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 518
[مَرَحَ:]
«فِي الأَرْضِ
مَرَحاً»
«مَرَحَ» (بر وزن فَرَحَ) به معناى شدت خوشحالى در برابر يك موضوع باطل و بىاساس و به
معناى غرور و مستى ناشى از نعمت است. [1]
[مَرْحَباً:]
«لا مَرْحَباً
بِهِمْ»
«مَرْحَباً» كلمهاى است كه به هنگام خوشآمد گفتن به ميهمان، گفته مىشود، و «لا مَرْحَباً» ضد آن
است، اين كلمه، مصدر از مادّه «رحب» (بر وزن محو) به معناى وسعت مكان است، يعنى بفرماييد! كه
در مكان وسيع و مناسبى وارد شد، و معادل آن در زبان فارسى جمله «خوش آمديد»
مىباشد. [2]
[مرخ:]
«مرخ» درخت مخصوصى است كه در بيابانهاى حجاز مىروييده و براى آتش زدن از آن
استفاده مىكردند. «مرخ» (بر وزن چرخ) نوعى چوب «آتش زنه» بود كه آن را زير قرار
مىدادند، و با چوب ديگر به نام «عفار» روى آن مىزدند و مانند سنگ آتشزنه جرقه از آن توليد
مىشد، در واقع به جاى كبريت امروز از آن استفاده مىكردند. [3]
[مَرَدّ:]
«وَ خَيْرٌ
مَّرَدًّا»
«مَرَدّ» از مادّه «ردّ» (بر وزن نمد- با تشديد دال) يا مصدر است به معناى «رد و بازگشت» و يا اسم
مكان است به معناى «محل بازگشت»، كه در اينجا منظور بهشت است، ولى احتمال اول، با
معناى آيه مناسبتر است.
در جمله «لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ» مصدر ميمى است، و در سوره «روم» مصدر به معناى اسم فاعل به كار رفته،
بنابراين، معنا چنين مىشود كه هيچ كس نمىتواند آن روز را از خداوند بازگرداند،
يعنى جلو دادرسى و كيفر و پاداش خدا را با تعطيل كردن آن روز بگيرد، خلاصه اين كه،
نه خداوند از وعده خود تخلف مىكند تا آن روز را باز گرداند، و نه غير او قدرت
چنين كارى را دارد، پس وقوع آن روز حتمى است. [4]
[مُرْدِفين:]
«مِّنَ
الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ»
«مُرْدِفين» از مادّه «ارْداف» به معناى پشت سر هم قرار گرفتن است؛ بنابراين مفهوم اين كلمه اين مىشود كه
فرشتگان پشت سر يكديگر براى يارى مسلمانان فرود آمدند. [5]