نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 510
در مواقعى به انسان دست مىدهد كه نيروى جبران مشكلات و شكستها را از دست
داده، گويى از توانايى و قدرت برهنه شده است. [1]
[مُحْصَنَات:]
«الْمُحْصَنَاتُ
مِنَ النِّسآءِ»
«مُحْصَنَات» جمع «مُحصَنة» از مادّه «حصن» به معناى قلعه و دژ است، و به همين مناسبت به زنان شوهردار و همچنين زنان
عفيف و پاكدامن كه از آميزش جنسى با ديگران خود را حفظ مىكنند و يا در تحت حمايت
و سرپرستى مردان قرار دارند «محصَنة» گفته مىشود.
اين واژه گاهى به زنان آزاد در مقابل كنيزان نيز گفته شده؛ زيرا آزادى آنها در
حقيقت به منزله حريمى است كه به دور آنها كشيده شده است و ديگرى حق نفوذ در حريم
آنان بدون اجازه آنها را ندارد. [2]
[مُحَصَّنَة:]
«في قُرىً
مُّحَصَّنَةٍ»
«مُحَصَّنَة» از مادّه «حصن» (بر وزن جسم) به معناى دژ مىباشد، بنابراين «قرى محصّنه» به آباديهايى گفته
مىشود كه به وسيله برج و بارو يا كندن خندق يا موانع ديگر از هجوم دشمن در امان
است. [3]
[مُحْصِنينَ:]
«مُّحْصِنينَ
غَيْرَ مُسافِحِينَ»
«مُحْصِنينَ» از مادّه «حِصْن» در آيه فوق اشاره به حال مردان است به معناى عفيفان. [4]
[محكم:]
«مِنْهُ آياتٌ
مُّحْكَمَاتٌ»
«محكم» در اصل از «احكام» به معناى ممنوع ساختن، گرفته شده است و به همين دليل، به موجودات پايدار و
استوار، «محكم» مىگويند؛ زيرا عوامل انحرافى را مىزدايند.
و نيز سخنان روشن و قاطع كه هر گونه احتمال خلاف را از خود دور مىسازد محكم
مىگويند: ( «راغب» در «مفردات» مىگويد: حكم (و حكمه) در اصل به معناى منع است).
و ظاهر اين است كه «محكم» در سوره
«محمّد» به همان معناى مستحكم و استوار و قاطع و خالى
از هر گونه ابهام است كه گاه در مقابل آن،
«متشابه» قرار مىگيرد، و البته آيات جهاد، چون معمولًا
از قاطعيت فوق العادهاى برخوردار است تناسب بيشترى با