نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 488
مىافتيد. بعضى نيز گفتهاند: منظور اين است كه شما نمىتوانيد بر اين كار در
تمام ايام سال مداومت كنيد. [1]
[لَنَسْفَعاً:]
«لَنَسْفَعاً
بِالنَّاصِيَةِ»
«لَنَسْفَعاً» از مادّه «سفع» (بر وزن عفو) به گفته بعضى از مفسران، معانى مختلفى دارد:
گرفتن و به شدت كشيدن، سيلى به صورت زدن، چهره را سياه كردن (آن سه قطعه سنگى
را كه به هنگام گذاردن ديگ بر روى آتش پايههاى ديگ را تشكيل مىدهد نيز «سفع» مىنامند؛
چرا كه سياه و دود آلوده است) و بالاخره، علامت گذاردن و خوار كردن. و از همه
مناسبتر در اينجا همان معناى اول است، هر چند در آيه مورد بحث، معانى ديگر نيز
احتمال دارد (توجّه داشته باشيد در اصل
«لنسفع» بوده كه نون تأكيد خفيفه بر آن افزوده شده). [2]
[لِنَعْلَمَ:]
«إِلَّا لِنَعْلَمَ
مَنْ يَتَّبِعُ»
«لِنَعْلَمَ» از مادّه «عِلم» به معناى «تا بدانيم»، و مانند آن كه در قرآن كراراً در مورد خداوند به كار
رفته، به اين معنا نيست كه خداوند چيزى را نمىدانسته و سپس از آن آگاه شده است،
بلكه مراد همان تحقق و عينيت پيدا كردن اين واقعيتهاست. [3]
[لَنْنَبْرَحَ:]
«قالُوا لَن
نَّبْرَحَ عَلَيْهِ»
«لَنْ نَبْرَحَ» از مادّه «برح» به معناى زائل شدن است و اين كه مىبينيم جمله «برح الخفاء» به معناى آشكار شدن است، به خاطر اين است كه:
«زائل شدن خفاء» چيزى جز ظهور نيست، و از آنجا كه كلمه «لَن» به معناى نفى است جمله «لَنْ نَبْرَحَ» مفهومش
اين است كه پيوسته به اينكار ادامه مىدهيم. [4]
[لَنْيَحُورَ:]
«ظَنَّ أَنْ لَّنْ
يَحُورَ»
«لَنْ يَحُورَ» (هرگز بازگشت نمىكند) از مادّه «حور» (بر وزن غور) در اصل، به معناى تردد و رفت و آمد است، خواه
اين رفت و آمد در عمل بوده باشد، يا تفكر و انديشه، و لذا به گردش آب در حوض و
استخر اين كلمه اطلاق مىشود، و «محور» به ميلهاى مىگويند كه چرخ بر دور آن گردش مىكند، «محاوره» به معناى رفت و
آمد و رد و بدل كردن بحث است، و «حِوار» نيز به همين معناست، و گاه به معناى داد و فريادى است كه
به هنگام مباحثه بلند مىشود. و «تحيّر» نيز نتيجه رفت و آمد فكر در يك مسأله