نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 484
مشقت و زحمت دانستهاند، ولى بعضى گفتهاند: «لُغُوب» به تعب و زحمت روحانى اطلاق مىشود. بعضى نيز «لُغُوب» را به معناى
سستى و واماندگى ناشى از مشقت و رنج دانستهاند، و به اين ترتيب «لُغُوب» نتيجه
«نَصَب» مىشود. بنابراين «لُغُوب» به معناى تعب و خستگى است. [1]
[لَفِيف:]
«جِئْنَا بِكُمْ
لَفيفاً»
«لَفِيف» از مادّه «لف» به
معناى پيچيدن است، و در اينجا منظور گروهى است كه كاملًا در هم آميخته و به هم
پيچيده شدهاند، به طورى كه شخص و قبيله آنها شناخته نمىشود. [2]
[لَقَّاهُم:]
«لَقَّاهُمْ
نَضْرَةً»
تعبير به «لَقَّاهُم» از مادّه «تلقِيَة» از تعبيرهاى بسيار جالبى است كه نشان مىدهد خداوند بزرگ از اين ميهمانان
گران قدر با لطف خاصش استقبال مىكند، و آنها را كه غرق شادى و سرورند در سايه
رحمتش جاى مىدهد. [3]
[لقاء:]
«تَحِيَّتُهُمْ
يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ»
«لقاء» را مىتوان در اينجا به معناى لقاى حقيقى و با چشم دل گرفت؛ چرا كه در قيامت
حجابها كنار مىرود، و عظمت خدا و آيات او از هر زمان روشنتر جلوه مىكند، انسان
به مقام شهود باطنى، و ديد قلبى مىرسد، و هر كس به مقدار معرفت، و عمل صالحش به
مرحله عالىترى از اين شهود، نائل مىگردد.
«فخر رازى» در تفسيرش در اينجا بيان جالب ديگرى دارد كه با آنچه گفتيم قابل جمع است، او
مىگويد: «انسان در اين دنيا، به خاطر غرق شدن در امور مادى و تلاش براى معاش،
غالباً از خدا غافل مىشود، ولى در قيامت كه همه اين مشاغل فكرى بر طرف مىگردد،
انسان با تمام وجودش متوجّه پروردگار عالم خواهد شد و اين است معناى لقاء اللَّه».
ضمناً، از آنچه گفتيم روشن شد، گفتار بعضى از مفسران كه اين تعبير را اشاره به
لحظه مرگ، و ملاقات با فرشته مرگ دانستهاند، نه مناسب آيات مورد بحث است، و نه
تعبيرات مشابه آن در آيات ديگر قرآن، به خصوص كه ضمير مفعولى در جمله «يَلْقَوْنَهُ» به صورت
مفرد آمده، كه اشاره به ذات پاك خدا است، در حالى كه فرشتگان قبض ارواح، جمعاند و
كلمه